ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۷ - کلبه بینوا!
نگرکاین سببها که گفتم تمام
به مرد جوان بسته باشد کدام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۵۴ - اسلحهٔ حیات
ز شیرینی خون، بره تلخ کام
سگاز تلخیخونپر از شهد جام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۵۴ - اسلحهٔ حیات
به سستی مهل تیغ را در نیام
کجا مشت باید مفرما سلام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۶۴ - رفیق بد
به روزی مبارک ز ماه صیام
بهخود، خوردن روزه کردم حرام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۷۱ - بخون و بدان آنگهی کارکن
مشو غره از های و هوی عوام
که گیرند هرچ آن دهندت، تمام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۸۲ - مرگ سرخ به از مرگ زرد
به میدان ز خون سرخ مردن بنام
به از مرگ در بستری زردفام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)
ملکالشعرا بهار » ترکیبات » خویش را احیا کنید
چون که نَنْهادید بر قانون و بر خویش احترام
مُستَبِدّین از شما یکیک کشیدند انتقام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)
ملکالشعرا بهار » منظومهها » آیینۀ عبرت » بخش اول - از کیومرث تا سربداران
هم بهعهدش فخر کردی حضرت خیرالانام
گفت خود زادم به عهد خسرو عادل زمام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱ - گفتار نخست در عظمت ذات باریتعالی و نقص ادراک بشر
با کمند کلام بر این بام
نتوان رفت اینت جان کلام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۰ - حکایت حاج واعظ قزوینی
همه دادند سوی من پیغام
که تو فردا منه به مجلس گام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۱ - در نیکامی و بدنامی می گوید
آن که اندر زمانه شد بدنام
طشت رسوائیش فتاد از بام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۱ - در نیکامی و بدنامی می گوید
تا ازو پس نگیرد آن انعام
نشود سوزش دلش آرام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۳ - تغییر زندان
این اطاقی است رو به شارع عام
پر هیاهو ز صبحگه تا شام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۴ - در صفت محبس تأمینات
چشمانداز من زگوشهٔ بام
نافشهر ری است و شارع عام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۵ - داستان شبی از شب های جوانی
روی بیضیش به ز ماه تمام
رنگ او چون شکوفهٔ بادام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۰ - در صفت شیّادان لفّاظ که با دانستن چند اصطلاح خود را عالم نامیده و درمجالس سخن می گویند
هیچ یک را به سر نبرد تمام
دیگ در دیگ شد چو کلهٔ خام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۱ - در فضیلت شاگردی کردن
که یک آلوچهٔ رسیده تمام
به ز صد سیب نارسیدهٔ خام
![ملکالشعرا بهار](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahar.gif)