سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳ - فی خصاله و فضیلته
روح تازه شود ز دیدارش
مرده زنده شود ز گفتارش
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴ - فی صفة سهمه و اقباله
ای فلک ز آفتاب و از یارش
خلفی یافتی نکو دارش
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۸ - در مدح شیخالامام جمالالدّین ابونصر احمدبن محمّدبن سلیمان الصغانی
غذی بیخ شرع گفتارش
میوهٔ شاخ عقل کردارش
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۹ - در مدح صدرالدّین شمسالائمه ابوطاهر عمر
عجز پیش آورم من از کارش
باد یزدان به حکم در یارش
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۴ - در حق کسی گوید از بزرگان غزنین
مرد ماتم زده ز گفتارش
سال و مه بیغمی بود کارش
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۱ - اندر مدح خواجهٔ عمید احمدبن مسعود تیشه و وصف حال خانهای گوید که از جهت حکیم سنایی کرده بود و اسباب مهیّا گردانیده
نقش آن خانهٔ بهی بارش
خلل بام بود و دیوارش
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۹۶ - درمرثیه
آن خواجه کز آستین رغبت
دست کرم بزرگوارش
برداشت زخاک عالمی را
در خاک نهاد روزگارش
ننشست نظیر او ولیکن
[...]
مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۰۸
من تازهگلی که او نباشد خارش
یا بلبل خوشگو که بود غمخوارش
بازی که سر دست شهان جاش بود
در دام تو افتاد نکو میدارش
مهستی گنجوی » دیوان اشعار » رباعیات «نسخهٔ دوم» » شمارهٔ ۹۳
آن تازه گلم من که نباشد خارش
با بلبل خوشگوی بود غمخوارش
بازی که سر دست شهان جایش بود
در دام تو افتاد نکو میدارش
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۸۴- سورة الانشقاق و یقال سورة الکدح - مکیة » النوبة الثالثة
از باد صبا خسته شود رخسارش
چون آینه کز نفس رسد زنگارش
زان ترسم اگر برهنه دارد یارش
تیزی نظر خلق کند از کارش
ادیب صابر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۲
ستم کردست بر جانم سر زلف ستمکارش
نبینم جز جفا شغلش ندانم جز جفا کارش
اگرچه با ستمکاران نیامیزند جان و دل
مرا آرام جان آمد سر زلف ستمکارش
نخرد کس بلای جان و زلفین بلا جویش
[...]
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰۸
ریت حق ببر معتزلی
دیدنی نیست، ببین انکارش
معتقد گردد از اثبات دلیل
نفی لاتدرکه الابصارش
گوید از دیدن حق محرومند
[...]
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰۹
زین خام قلتبان پدری دارم
کز آتش آفرید جهاندارش
همزاد بود آزر نمرودش
استاد بود یوسف نجارش
هم طبع او چو تیشه تراشنده
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵ - در نعت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم
زده در موکب سلطان سوارش
به نوبت پنج نوبت چار یارش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰ - در مدح شاه مظفرالدین قزل ارسلان
چو دادندی گلی بر دست یارش
رخ از شادی شدی چون نوبهارش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱ - در پژوهش این کتاب
همان شهر و دو آب خوشگوارش
بنای خسرو و جای شکارش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور
چو در جنبد رکاب قطبوارش
عنان دزدی کند باد از غبارش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۳ - جنگ خسرو با بهرام و گریختن بهرام
سپاهی داد قیصر بیشمارش
به زر چون زر مهیا کرد کارش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۴ - بر تخت نشستن خسرو به مدائن برای بار دوم
چو شد کار ممالک برقرارش
قویتر گشت روز از روزگارش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۴ - بر تخت نشستن خسرو به مدائن برای بار دوم
گَهی مستی شکستن بر خمارش
گَهی پنهان کشیدن در کنارش