هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۷ - به شهر آمدن شهزاده
خسرو از بهر چارهکارش
ناتوان شد چو چشم بیمارش
![هلالی جغتایی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/helali.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۹
چه دعوی میکنی ای غنچه با لعل گهربارش
چه می گویی اگر خواهند از تو لطف گفتارش
مکن تصویر آن قامت مصور می شوی رسوا
چه می آید ز دستت از تو گر خواهند رفتارش
ز رشک او کدورتهاست ای آیینه در طبعت
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۶۶
سروی که شدم ربوده رفتارش
آشفته خط و طره طرارش
نخلیست که سنبل است و ریحان برگش
لعلیست که گل و غنچه خندان بارش
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۲
ز دل دودی بلند آویخته زلف نگونسارش
خدا گرداندم یارب، بلاگردان هر تارش
ز هر چشمی به حسرت میگشاید از پی آن گل
بهر گامی که بر میدارد از جا، نخل گل بارش
به سر ننهاده کج، تاج سیاه آن تُرک آتش خو
[...]
![محتشم کاشانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/mohtasham.gif)
میلی » دیوان اشعار » ترکیبات » در هجو جهانگیر گیلانی که امیرالامراء خان احمد میرزا بود،گفته
ازین که پشت به دشمن دهد چه آزارش
سپاهیی که تو باشی سپاهسالارش
![میلی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/meyli.gif)
وحشی بافقی » ناظر و منظور » حکایت ناقل این مقاله و شکایت قایل این رساله در بیوفایی یاران ریایی و دلایل بر فضیلت گوشهٔ تنهایی
بلی آن کس که این سوداست کارش
جز این نفعی نیاید در کنارش
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » ناظر و منظور » لوح معنی در دامن حکایت نهادن و زبان به درس نکته گشادن در تعریف مکتبی که لعبت خانهٔ چین از او نشانهایست و حدیث خلدبرین افسانهای
به دل پیوسته بود این خار خارش
که چون آرد سری بیرون ز کارش
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » ناظر و منظور » بیان خوابی و اظهار اضطرابی که ناظر را از راز پنهان از بیصبری خبر داده و داغ ناصبوریش بر جگر نهاده و حکایت مفارقت و شکایت مهاجرت
شده زهر مصیبت سبزه زارش
ز خون بیدلان گل کرده خارش
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » ناظر و منظور » رفتن آن شهسوار شهب تازیانه و شاهباز فلک آشیانه به جست و جوی آن آهوی سر در بیابان محنت نهاده و آن طایر دور از مقام عزت فتاده
غرض چون بود آهنگ شکارش
به رفتن داد رخصت شهریارش
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » ناظر و منظور » نامه جنون ناظر در کشتی و به طوق دیوانگی گردن نهادن
شدی هر روز افزون شوق یارش
که آخر با جنون افتاد کارش
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۵ - در چگونگی شبی که پیغمبر بر آسمان بر شد
نبودی چون دل عاشق قرارش
که خواهد جان عالم شد سوارش
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۶ - در ستایش حضرت علی «ع»
چو لای نفی نوک ذوالفقارش
به گیتی نفی کفر و شرک کارش
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱۶ - در جستجوی جایی دلکش و سرزمینی خرم
نهد گل زیر پا آسیب خارش
نماید آشیان سوراخ مارش
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱۷ - گفتار در رفتار خادمان شیرین به طلب نزهتگاه دلنشین و پیدا نمودن دشت بیستون و خبردادن شیرین را
صفای نوخطان با سبزه زارش
صفای وقت وقف چشمه سارش
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱۷ - گفتار در رفتار خادمان شیرین به طلب نزهتگاه دلنشین و پیدا نمودن دشت بیستون و خبردادن شیرین را
غمیدارم که گر گیرم شمارش
بترسم از حساب کار و بارش
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۲۱ - گفتار اندر گفت و شنید غلامان شیرین با فرهاد و بردن او را به نزد شیرین مه جبین
نفرساید بنای استوارش
نسازد کهنه طول انتظارش
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۲۶ - در گفتگوی شیرین با فرهاد و تعریف کوه بیستون و مأمور نمودن فرهاد به کندن کوه بیستون
هزاران چون مجره جویبارش
هزاران جدی و ثور از هر کنارش
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۰ - در بیان چگونگی عشق و آغاز کندن بیستون به نیروی محبت
ز عاشق چون برد صبر و قرارش
به پیش آرد خیال وصل یارش
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۶ - در توصیف دشتی که رشک گلزار بهشت بود و تفرج شیرین در آن دشت و رسیدن نامهٔ خسرو به او
بهشتی کوثر اندر چشمه سارش
دم عیسی نهان در نوبهارش
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۹ - پاسخ دادن شیرین فرهاد را
غزلخوان بلبلان بر شاخسارش
به سرخیمه ز ابر نوبهارش
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)