خواهم امداد از خدای لایموت

از پی تفسیر سورة عنکبوت

هست اشارت آن الف و آن لام و میم

از إنَّا االله مَالِکُ مُلک عَظِیم

می کنند آیا گمان این مردمان

[...]

بلکه پندارند آنانکه کنند

آن بدیها که بود بس ناپسند

آنکه برگیرند خود پیشی ز ما

وز عذابی کوست واجب در جزا

بَد بود حکمی که ایشان می کنند

[...]

امر ما کردیم بر کل بشر

نیکی اندر حقّ مادر هم پدر

گر که بنمایند کوشش یا جدال

تا که شرک آری به ذات ذوالجلال

در هر آنچه نیستت علمی به آن

[...]

باشد از مردم کسی که گوید او

بِالله آمَنَّا ولی باشد دورو

پس اذیّت کرده چون در دین شود

جور خلقش چون عذاب حق بود

سخت آید یعنی او را در نظر

[...]

بلکه وزر خویش و وزر دیگران

باز بردارند پیدا و نهان

در قیامت باز پرسیده شوند

زآنچه می بافند بر هم ناپسند

نوح را کو بود شیخ الأنبیا

[...]

رهاندیم او و یارانش تمام

که بُدند اهل سفینه آن کرام

می بگرداندیم آن را در زمین

عبرتی و آیتی بر عالمین

هم براهیم آن زمان که گفت او

[...]

می ندیدند ایچ آیا که چسان

ابتداء حق کرد در خلق جهان

پس مر او را بازگرداند دگر

وین بس آسان است بر ربّ البشر

گفت ابراهیم که گفته به من

[...]

گفت قومش را جز این نبود شما

برگرفتید آن بتان غیر از خدا

مر شما را ای مودّت در میان

هست اندر زندگیِ این جهان

پس شود کافر به روز رستخیز

[...]

چون رسولان آمدند از نزد ما

بر بشارت باز ابراهیم را

یعنی آن جبریل با جمعی ملک

از پی فرزند او را یک به یک

پس ورا گفتند إنَّا مُهلِکُواْ

[...]

سوی مدین هم فرستادیم ما

مر برادرشان شعیب رهنما

گفت یَا قَومٍ اعبُدواْ الله بالیقین

بر امید اجر روز واپسین

هم مجویید از خلاف عدل و داد

[...]

داستان آن کسان که دوستان

جز خدا بگرفته اند از این و آن

در مثل باشند همچون عنکبوت

که فرا گیرد ز بهر خود بیوت

سست تر بیت آنچه بینی از بیوت

[...]

اتْلُ مَآ أوحِیَ إلَیکَ مِنْ کِتَاب

دار برپا مر نماز ای ذولباب

کآن خود از فحشاء و منکر ناهی است

وز هر آنچه زشتی و گمراهی است

هر نمازی ناهی است از منکری

[...]

تو نبودی آنکه خوانی پیش ازین

مر کتابی یا نویسی با یَمین

گر که خواننده و نویسنده بُدی

کجروان آنگاه در شک می شدی

می فتادندی تبهکاران به شک

[...]

گو بود کافی به هر وجهی اِله

تا بود بین شما و من گواه

نیک داند آنچه در ارض و سماست

صدق گفتار مرا هم او گواست

وآن کسان کایشان به باطل بگروند

[...]

یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ آمَنُواْ

ارض من واسع بود آرید رو

ایمنی جویید در هجرت همه

پس پرستیدم بدون واهمه

هست هر نفسی چشنده مرگ چون

[...]

ور که از آنها بپرسی، که چنین

آفریده است این سماوات و زمین

رام کرد این مهر و مه را در فلک

می بگویند آن خدا بی ریب و شک

بر کجا پس بازگردانده شوند

[...]

این حیات دنیوی بی خبط و سهو

نیست نیک ار بنگری جز لعب و لهو

دار دیگر زندگانی را سزاست

ملک باقی گر بدانند آن سراست

پس چو در کشتی شوند ایشان سوار

[...]