گنجور

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۲۱

 

ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگین

ز چمن گل و شقایق، ز تو دست و پای رنگین

در و بام چون نگردد به صفای باغ و بستان؟

که فضای خانه دارد ز رخت هوای رنگین

به لباس ارغوانی، چو رود به سوی گلشن

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۲۲

 

ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار من

نمی آید به هم، چون دامن صحرا کنار من

به دور حسن او یک چهره گلگون نمی بینم

خزان عالمی گردیده ایام بهار من

مگر ساقی ز لشکرگاه خم، فوجی برون آرد

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۲۳

 

شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای رخ

شیر چون در آب کردی، آب هم در شیر کن

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۲۴

 

ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟

که آسان بود می زمستان گرفتن

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۲۵

 

ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست

در نوشداروی دل ما زعفران مکن

شیرین و تلخ، هر دو پسند طبیعت است

چون شیشه، گر شراب خوری، امتحان مکن

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۲۶

 

بیهوده گشتیم، مهمان گردون

رزقی ندیدیم، بر خوان گردون

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۲۷

 

ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گلِ رو

بر وزن مصرع زلف، در بحر بیت ابرو

سیر از قدح چه سان گشت، در یک دو روز نرگس؟

دل می کشد به ساغر، سبز است تا لب جو

در شیوه رمیدن، وحشی نگاه او را

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۲۸

 

هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش بگو

وز اشارتهای ابروی اداسازش بگو

شکوه ناسازی هجران، به آن مه گفتنی ست

گر نبینی رو ازو، در پیش دمسازش بگو

کعبه در برروی مردم بسته، نامش را مبر

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۲۹

 

در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟

آشفته دماغی به پریشانی من کو؟

در غمکده دهر، غم افتاده فراوان

لیکن چو غم بی سروسامانی من کو؟

در مصر، عزیزان وطن رانکند یاد

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۳۰

 

دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع

هر لحظه چشم نو، مژه نو، نگاه نو

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۳۱

 

دختری کز سایه رز می رمید

گشته رام شیشه و جام و سبو

کرده غسل از بهر پاکی صد حلال

در حرام شیشه و جام و سبو

تن به قانون ده، مرو بی چنگ و نی

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۳۲

 

بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن است

از بزرگ شهر ما، چون کوه همواری مجو

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۳۳

 

ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو

گریه در دیده گره گشت ز خندیدن تو

می کند شبنم گل از سر شب تا دم صبح

مشق شیرینی در میکده غلتیدن تو

برهمن گرم پرستیدن سنگ سیه است

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۳۴

 

کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو

از رود هفت پرده چشمم صدا شنو

گردون حسابدان شکست دل من است

رو سرگذشت دانه ام از آسیا شنو

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۳۵

 

رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به او

نیست به کس سازگار، کس چه بگوید به او

از بر آن نوبهار، دسته گل خواستم

داد به من مشت خار، کس چه بگوید به او

دید که از هر کنار، غم به میانم گرفت

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۳۶

 

بدن غنچه نباشد به صفای تن او

نیست با جامه گل، نکهت پیراهن او

نیست در خانه ما دختر رز پرده نشین

مرد اگر مرد بود، پرده نخواهد زن او

می گذارم به گریبان ز پی چاک زدن

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۳۷

 

در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خشک

ای صبا، حال صدف با ابر نیسانی بگو

دانش افروزی ندارد حاصلی جز دردسر

هرچه می گویی درین کار از پشیمانی بگو

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۳۸

 

گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو

سایه ات را می نشاند باغبان در جای سرو

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۳۹

 

بی برکت است چیزی، کان در شماره آید

یارب مباد هرگز، بوس ترا شماره!

پاکان این چمن را، پیرایه ساز قسمت

چون سرو داده یک دلق، آن نیز پاره پاره

بهر شکست توبه، صد آیه رهنمون شد

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۴۰

 

دلم صدره به گلشن رفته، لیکن

ز شرم بلبلان یک گل نچیده

تنم را از ضعیفی داده پرواز

چو رنگ از چهره زردم پریده

طغرای مشهدی
 
 
۱
۳۰
۳۱
۳۲
۳۳
۳۴
۴۳
sunny dark_mode