گنجور

 
۱
۲
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱ - در توصیف بهار و منقبت حیدر کرار علیه سلام الله الملک الجبار

 

باز جهان از بهار مژده رحمت شنفت

بلبل رطب اللسان تهنیت از باغ گفت

عشرت بنشسته خاست فتنه بیدار خفت

پرده نشین غنچه را باد چو از هم شکفت

گشت زشوخی طبع شاهد بازارها

[...]

۸۷ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲ - وله

 

اینکه با چهر تو چون سحر مبین است آفتاب

در پناه خال هندویت مکین است آفتاب

زلف زنار ترا بسته بچین است آفتاب

ازلبت همسایه باروح الامین است آفتاب

یا که مرآت رخ جان آفرین است آفتاب

[...]

۵۷ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۳ - درتهنیت عید غدیر و منقبت حضرت امیر (ع)

 

ترکا بجوش خم غدیر از نیاز بین

وز این نیاز مست شوو جان بناز بین

دستی به خم زساقی کوثر دراز بین

پیمان کن و بگردش پیمانه راز بین

کزاین خم است مستی ذرات ممکنات

[...]

۸۴ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - وله

 

ای لب جان‌پرورت بهین ولیعهد نوش

حالت چشمان تو راهزن می‌فروش

مظفری حلقه‌ات حسن فکنده به گوش

تبریز آمد پدید نبیذ پنهان بنوش

که این بلد را خدیو مظفرالدین شه است

[...]

۳۶ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۵ - ورودیه است

 

خیر مقدم بخرام ای بت سیمین صدرا

زادک الله تعالی شرفا والقدرا

رخ نما تا ببری ازسر خوبان غدرا

رفته همچو هلال آمده چون بدرا

آب ری خوب نشستت بمزاج و هاج

[...]

۲۷ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در تهنیت مولود مسعود مرکز دایره اصطفا خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله

 

فرق دو جهان یافت زمیلاد نبی تاج

وز بانگ بلال طرب اندوه شد اخراج

رفت افسرکفر از فر اسلام بتاراج

ای ترک من ای زهره زهرات دهد باج

وی طره تو نافه گشای شب معراج

[...]

۲۴ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در تهنیت عید رمضان

 

شوال رسید و مه روزه بسفر شد

جای من ازو تا بسفر شد به سقر شد

در یزد ز بی بادگیم عمر هدر شد

زین موطنم اوقات بنفرین پدر شد

تنها نه همینم رمضان بی می سرشد

[...]

۲۱ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۸ - در تهنیت عید رمضان

 

کیخسرو عید آمد با فر جهان آرا

بر افسر کاوسیش شکل مه نو طغرا

پور پشن غم را زد بلبله برخارا

از قامت ترکانش فرخ علم دارا

وز طلعت خوبانش آئینه اسکندر

[...]

۳۳ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۹ - درتهنیت عید غدیر و منقبت مولای متقیان امیر مومنان علی بن ابیطالب (ع)

 

ای بعذایرت بسی عاشق را دل است گم

عذر بنه بزیر پا وزسر انبساط قم

وجدآور بهفت آب رقص افکن بچارام

وزخم می بجام کن کاینک در غدیر خم

گشت وصی مصطفی صدر نشین لو کشف

[...]

۲۴ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۰ - در تهنیت عید صیام و تبریک مقرب الخاقان حسینقلی خان سعدالملک

 

ای رخ سعد اخترت فتنهٔ دل‌های قوم

چشم تو بیدار را راهزن آمد به نوم

روی بشو مو بتاب ز سر بنه خواب یوم

که آخر از کم‌دلی سپر بینداخت صوم

چو تیغ شوال ماه گشت برون از غلاف

[...]

۲۱ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۱ - در عید غدیر و منقبت پادشاه عرش سریرحضرت امیر علیه سلام الله الملک القدیر گوید

 

زد ای وشاق غدّار عید غدیر خرگاه

با وی سپاه وحدت از ماهی است تا ماه

رایات خرق عادات در موکبش زَلَل کاه

فَرّش به خُمّ روئین گویندهٔ انا الله

کرّش بنای زرین گویندهٔ اناالحق

[...]

۳۰ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۲ - در تهنیت عید قربان

 

عید قربان بود ای لعبت شوخ سپهی

راست خیز از پی احرام و بنه کج کلهی

وز صفا هر وله آموز بدان سرو سهی

رخ فرو سا بحجر تابری از وی سیهی

همچو کز نقره شود بذل سپیدی بمحک

[...]

۵۱ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۳ - وله

 

حبذا اردوی شه کآرد سپهرش التجا

شمس را باشد قباب خیمهایش پیشوا

منتظم خیلی چو انجم در خیامی چرخ سا

گر صدا خیزد زگردون زان خیم خیزد صدا

ور خلل افتد در انجم بنگری زایشان خلل

[...]

۳۰ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۴ - وله

 

روزه بگریخت چو گشتش مه شوال ندیم

روح را صحبت ناجنس عذابی است الیم

به مقامی نشوند این دو به صد حیله مقیم

نی همانا رمضانست ز شوال به بیم

که نپاید رمضان چون به در آید شوال

[...]

۸۷ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۵ - در ولادت باسعادت در درج اصطفا حضرت خاتم انبیا علیه آلاف التحیه و الثنا

 

هاشمی خال من ای خواجه ترکان تتار

عید مولود نبی آمد و هنگام بهار

آن یکی را پر جبریل امین مروحه دار

و آن دگر باد مسیحی دمد اندر اشجار

هم از آنشد چو صنم خانه جهان پر زنگار

[...]

۶۶ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۶ - وله

 

ای به خم زلف تو حجله چینی صنم

خال تو در زیر چشم نا فه و آهو بهم

برهمنت آفتاب حلقه بگوشت حرم

خنده پدید از لبت همچو وجود از عدم

روی تو در موی تونور دو چارظلم

[...]

۳۳ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۷ - وله

 

دختری مشغله‌سوز و پسری شعبده‌ساز

دیرگاهی است که در کاخ منند از سر ناز

دختر از دودهٔ لیلی پسر از خیل ایاز

من چو مجنون و چو محمود از ایشان به گداز

گهم این یک به نشیب و گهم آن یک به فراز

[...]

۵۴ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۸ - وله

 

ای مه که قد تست فتن زا قیامتی

نی نی زقامت تو قیامت علامتی

بر رخ نمانده باز چو باب سلامتی

بازم مجو بسجن سکندر اقامتی

هل خیمه را فرود و بکش رخش زیر زین

[...]

۶۶ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۹ - درتهنیت عید غدیر و منقبت حضرت امیر علیه السلام

 

الا ای چهر چون عیدت به از وصل بت خلخ

مفرح خلعت خوبی تر ابر طلعت فرخ

لبت اندر مذاق جان فشانده شکر از پاسخ

دو عید امروز از جنت بسوی ما نهاده رخ

یکی سعد و یکی عالی یکی دلکش یکی نیکو

[...]

۶۳ بیت
جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲۰ - وله

 

تبارک الله ای ماه ناصری مآت

به مهر کوش که افکنده ظل الهی ذات

رخ ملک به چنین روز تافت بر ذرات

به سان جلوهٔ مصباح قدس از مشکات

وزین مبارک رخ عالمی است پر برکات

[...]

۱۸ بیت
جیحون یزدی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۶