نیست او را سر موئی سر سودائی ما
کار شد سخت، مگر بخت کند یاری ما
تا به آهوی ختن، نسبت چشمت دادند
شهره گردید به هر شهر، خطا کاری ما
گر بدادیم بهای دهنت نقد روان
سود بردیم که شد هیچ خریداری ما
همه شب تا به سحر، از غم رویت شادیم
به امیدی که بیائی تو به غمخواری ما
چند آزار دل ما دهی، ای راحت جان
راحت جان مگرت هست، دل آزاری ما؟
تو که چون سرو، ز آسیب خزان آزادی
چه غمی باشدت از حال گرفتاری ما؟
چشم فتّان تو را دوش، بدیدم در خواب
ای بسا فتنه که برخاست ز بیداری ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات عاطفی و دردهای ناشی از عشق سخن میگوید. او به محبوب خود میگوید که وجودش برای او بسیار با ارزش است و دوست دارد تا بختش به او یاری کند. شاعر به زیبایی چشمان محبوب اشاره میکند و میگوید که اگرچه به خاطر او غمگین است، اما همچنان امید به دیدنش را دارد. او از محبوب میخواهد که بیشتر او را آزار ندهد و اذعان میکند که با وجود این آزارها، عشق به او همچنان در دلش پابرجاست. شاعر همچنین به زیبایی محبوب و آزادی او اشاره میکند و اینکه هیچ غمی از گرفتاریهای دیگران ندارد. در نهایت، او از خواب دیدن محبوب و فتنههایی که عشق او برایش به ارمغان میآورد، صحبت میکند.
هوش مصنوعی: او هیچ جنون و دیوانگی ندارد، اما کار ما سخت شده و فقط امیدواریم که سرنوشت به ما کمک کند.
هوش مصنوعی: چشم تو را به آهوی سرزمین ختن تشبیه کردند و این باعث شد که در هر شهری معروف شویم، چون ما در عشق دچار اشتباهاتی هستیم.
هوش مصنوعی: اگر به عوض دهنت که به مانند پول مهابت دارد، هزینهای بپردازیم، در نهایت بهرهای خواهیم برد، زیرا هیچکس حاضر نیست ما را بخرد.
هوش مصنوعی: تمام شب تا صبح، به خاطر غم نبودن تو شادیم و امید داریم که تو بیایی و به ما دلداری بدهی.
هوش مصنوعی: چقدر دل ما را آزار میدهی، ای کسی که آرامش جان ما هستی؟ آیا دلآزاری ما برای تو اهمیتی ندارد؟
هوش مصنوعی: تو که مانند درخت سروی، به خاطر گذشتن از فصل خزان و تغییراتش ناراحت نیستی، از وضعیت سخت ما چه غمی داری؟
هوش مصنوعی: دیشب در خواب چشمان جذاب تو را دیدم، و چه فتنههای زیادی که از بیداری ما به وجود آمد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رنگ بر روی گل آید ز وفاداری ما
سرو بر خویش ببالد ز هواداری ما
به دم عیسی اگر ناز کند جا دارد
نسخه از چشم تو برداشته بیماری ما
(آنقدر در دهن تیغ تغافل باشیم
[...]
چشم بیمار تو شد باعث بیماری ما
به مسیحا نرسد فکر پرستاری ما
تا ز بندت شدم آزاد، گرفتار شدم
سخت آزادی ما بند گرفتاری ما
سر ما باد فدای قدم عشق ، که داد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.