ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۳۹ - چگونهای؟!
... ای دم بریده لیدر ذی شان چگونه ای
بنگر به نوبهار که این روزهای سخت
دیدست و گفته عاقبت آن چگونه ای
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۶۵ - دامنه البرز
... بامدادان در هوای گرم ری
بوی لطف نوبهارآید همی
قله البرز در چشمان من ...
ملکالشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹
شاهدی کز پی او دیده گریانی نیست
نوبهاریست که هیچش نم بارانی نیست
گر شبانگه نشود دیده ابری گریان ...
ملکالشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۷۴
اگرچه بسته قضا دست نوبهار امسال
بدین خوشیم که خرم بود بهار امسال
سزد که خلق نکوتر ز سال پار شوند
که نوبهار نکوتر بود ز پار امسال
نگار پار سر قتل و جنگ و غارت داشت ...
ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۳ - در وصف مجلهٔ فروغ تربیت
... ز طبع خسته یکی پر ملال مرثیت است
به نوبهاران زان پس بدیدمش خوش و خوب
چو توبه ای خوش کاندر قفای معصیت است ...
ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۵ - براثر توقیف روزنامه نوبهار
پادشاها همی نگویی هیچ
نامه نغز نوبهار کجاست
آن که می داد مدح خسرو را ...
ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۸۰ - در مرگ پروین
... غم فراق پدر هرچه بود سنگین بود
به نوبهار حیات از خزان مرگ به باد
شد آن گلی که نه در انتظار گلچین بود ...
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۰ - سی لحن موسیقی
... به پنج و بیست ناقوس است آری
پس آنگه بیست با شش نوبهاری
به هفت وبیست نوشین باده بگسار ...
... ز راح روح هم دامن فروچید
هم افکندن از میانه نوبهاری
پس آنگه ساخت لحنی چار جاری
نخستین کرد یاد از ساز نوروز
که باشد نوبهار آنجا ز نوروز
سوم را نام فرخ روز داده ...
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۰ - جُعَل
... گفت آوخ این دم و این دود چیست
این فضای نوبهارآلود چیست
زود برگشت آن جعل از بوستان ...
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۱ - سلام به هند بزرگ
... پس پیامی می فرستم سوی یار
در لطافت چون نسیم نوبهار
گویم ای هند گرامی شاد باش ...
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۵۹ - جوانی، پیری، مرگ
... یکی کارخانه است با رنگ و زیب
که در نوبهاران بجنبد ز جای
نگرداند این چرخ را جز خدای ...
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۶۵ - فرشتهٔ عشق
... ز برف و ز سرما تنی لرزدار
چو شاخ گل تازه در نوبهار
به دل گفت در آن سیاهی همی ...
ملکالشعرا بهار » مسمطات » شکوه
... زاغ برون برد فرش تیره ز بستان
ماه دگر نوبهار جیش براند
از سپه دی سلاح ها بستاند ...
ملکالشعرا بهار » مسمطات » کهنه شش هزار ساله
... وی طعنه ز باغبان شنیده
برخیز که فصل نوبهار است
ای کودک عهد پهلوانی ...
ملکالشعرا بهار » ترکیبات » انتقاد از اوضاع خراسان
... گر به ایران نشود جای دگر جا کم نیست
نوبهارا چقدر خیره و رک حرف زنی
سخت بدمسلک و غوغاگر و شورش فکنی ...
ملکالشعرا بهار » ترکیبات » توپ روس
... ماه ربیع نیست که ماه محرم است
گر باد نوبهار وزد اندرین ربیع
همچون محرم از چه جهان غرق ماتم است ...
ملکالشعرا بهار » ترجیعات » دوز و کلک انتخابات
... هرکه دزد است بهر جای بود محرم راز
نوبهارا بود اندر سخنانت نمکی
اف برآن کاورد اندر سخنان توشکی ...
ملکالشعرا بهار » مستزادها » اهلا و سهلا
... گردد اسیر پنجه اقتدار
از نیروی نوبهار
خوش باشد ار زین شاه گیرند پند ...
ملکالشعرا بهار » مستزادها » شام ایران روز باد
... با نسیم افتخار
یاد باد آن نوبهار رفته وان پژمرده باغ
وآن خزان تیز چنگ ...
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴ - گفتار سوم سبب نظم کتاب
... گفت زیرا بهار محبوس است
عید بی نوبهار منحوس است
اول صبح و آخر اسفند ...