سر بر خط عاشقی نهادیم
در محنت و رنج اوفتادیم
تن را به بلا و غم سپردیم
دل را به امید عشق دادیم
غمخواره شدیم در ره عشق
وز خوردن غم همیشه شادیم
قصه چه کنم که در ره عشق
با محنت و غم جنابه زادیم
در حضرت عشق خوبرویان
بر تارک سر بایستادیم
بی درد چو بد سنایی از عشق
از جستن این حدیث بادیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و مشکلاتی که در راه آن بر دوش میکشد، سخن میگوید. او به قربانیکردن تن و دل برای عشق اشاره میکند و بیان میکند که با وجود درد و رنج، همچنان شاد است. او در مییابد که عشق پر از غم و محنت است و این تجربیات را به عنوان بخشی از مسیر عشق میپذیرد. در نهایت، شاعر به خوبی و زیباییهای عشق نیز اشاره میکند و از عشق به عنوان یک حقیقت عمیق و ارزشمند یاد میکند.
هوش مصنوعی: ما برای عشق سر به خط گذاشتیم و در میانهی درد و رنج گرفتار شدیم.
هوش مصنوعی: جسم خود را در معرض درد و رنج قرار دادیم و قلبمان را به عشق و امید سپردیم.
هوش مصنوعی: ما در مسیر عشق به غم تبدیل شدیم و با وجود اینکه همیشه غمگین هستیم، از آن لذت میبریم و خوشحالیم.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، داستانی دارم که با درد و رنج به دنیا آمدهام.
هوش مصنوعی: در محضر عشق، زیبارویان بر بالای سر ما ایستادهاند.
هوش مصنوعی: بدون درد و غمی، مانند سنایی، ما از عشق و مسائلی که به آن مربوط میشود، دور هستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دستی که به عهد دوست دادیم
از بند نفاق برگشادیم
زان زهد تکلفی برستیم
در دام تعلق اوفتادیم
از پیش سجاده بر گرفتیم
[...]
گیتی به سر سنان گشادیم
پس از سر تازیانه دادیم
ملک همه خسروان گرفتیم
سد همه دشمنان گشادیم
بنیاد جهان اگر کهن بود
[...]
گر داد طریق عشق دادیم
ور زان مه و آفتاب شادیم
میخانهٔ ذوق درگشادیم
مستانه صلای عام دادیم
هر جا دیدیم یار رندی
جامی به کفش روان نهادیم
میخواری و عشقبازی آموز
[...]
با هم قدم طلب نهادیم
با هم ورق ادب گشادیم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.