دین پناها کی روا باشد که خلق از مستزاد
ملک و اسباب و زن و فرزند را مرهون کنند
سخت میترسم ازین معنی که خاص و عام ملک
از تو برگردند و رو با حضرت بی چون کنند
از عوانان ممالک گردن یک تن بزن
تا خلایق خرمی از خون آن ملعون کنند
پادشاها از پی صد مصلحت یک خون بکن
پادشاهان از پی یک مصلحت صد خون کنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نقد رفتارهای ظالمانه و فساد در حکومتها میپردازد. شاعر اشاره میکند که اگر دین و مذهب بهانهای برای ظلم و ستم گردد، مردم هم از زندگی عادی خود صرفنظر کرده و به سمت خداوند خواهند رفت. او نگران است که اگر فریب ظلم ادامه یابد، مردم از حاکمان خود رو برگردانند و به سوی حقیقت بروند. شاعر به پادشاهان هشدار میدهد که برای حفظ قدرت خود، ممکن است به خونریزی و خودخواهی متوسل شوند، در حالی که در واقع هر یک نفر ممکن است به قیمت جان صد نفر تمام شود. این متن به انتقاد از بیعدالتی و خیانت در حق مردم میپردازد.
هوش مصنوعی: آیا درست است که دین پناهگاه افرادی باشد که برای دستیابی به مقام و دارایی و خانواده، به آن وابسته شوند؟
هوش مصنوعی: از این موضوع خیلی میترسم که مردم عادی و خاص از تو دور شوند و به سوی موجودی بینظیر رو بیاورند.
هوش مصنوعی: به خاطر خیر و آرامش مردم، باید یکی از سرانِ بدسیرت و ظالم را از بین برد تا دیگران از این عمل عبرت بگیرند و به زندگی خوش و مرفه خود ادامه دهند.
هوش مصنوعی: پادشاهان برای حفظ منافع خود به یک قتل یا خونریزی اقدام میکنند، اما پادشاهان دیگر برای یک هدف یا منفعت ممکن است صدها نفر را به کشتن دهند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زبده دوران ملک مستنصر آن کز کبریا
حضرت او را ملاذ آل الپ ارغون کنند
شش جهت را مشتق از شش حرف اسمش می نهد
زان سبب در رفعتش هفت آسمان مضمون کنند
نزد کلک نقش بندش نام مانی گر برند
[...]
نوبهار آمد که مرغان بال و پر گلگون کنند
وز نوای ناله هر دم گوش گل پرخون کنند
گر سزاوار بهشتم باری ای رضوان مرا
در بهشتی بر که آنجا درد دل افزون کنند
دیده گر داری بیا سوی گلستان وفا
[...]
یکه تازان جنون چون روی در هامون کنند
خاکها در کاسه بی ظرفی مجنون کنند
بلبلان سوگند بر سی پاره گل خورده اند
کز گلستان شبنم گستاخ را بیرون کنند!
حیرتی دارم که چون در روزگار زلف او
[...]
ای مهینه داوری کت شش جهه فراش وار
قبه از هفت اختر و خرگه زنه گردون کنند
وی مسیحافر که با گرد رهت یونانیان
خنده برکحل الجواهرهای افلاطون کنند
عزم حزم نافذت در انقباض و انبساط
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.