گنجور

 
سحاب اصفهانی

یک ره به چشمم آن پری ناید به صد افسونگری

با آنکه گاهی ار فسون آید به چشم کس پری

در طره مشکین به رخ بر رخ ز زلف عنبری

بر ماه داری مشک تر در مشک مه می‌پروری

لعل تو ای آرام جان هم جان‌فزا هم جان‌ستان

در پیش آن افسانه دان افسون و سحر سامری

بینم نکورویان بسی دل جز تو ندْهم بر کسی

داند کجا هر مفلسی قد گهر چون گوهری

رویت گل باغ امل از وی بکارد دل خلل

زلفت به عارض باز حل دارد قران با مشتری

با عاشقان خوی بدت کم باد جور بی‌حدت

اکنون که دادست ایزدت در ملک خوبی سروری

دارد (سحاب) آن تندخو خوی بد و روی نکو

آه ار بریم از خوی او در پیش داور داوری

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مولانا

فصل بهاران شد ببین بستان پر از حور و پری

گویی سلیمان بر سپه عرضه نمود انگشتری

رومی‌رخان ماه‌وش زاییده از خاک حبش

چون نومسلمانان خوش بیرون شده از کافری

گلزار بین گلزار بین در آب نقش یار بین

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

آخر نگاهی باز کن وقتی که بر ما بگذری

یا کبر منعت می‌کند کز دوستان یاد آوری

هرگز نبود اندر ختن بر صورتی چندین فتن

هرگز نباشد در چمن سروی بدین خوش منظری

صورتگر دیبای چین گو صورت رویش ببین

[...]

حکیم نزاری

ترک من و آشوبِ دل خاتونِ ماه خاوری

بُغناق برگیر و بنه بر سر کلاه کافری

بر دوش زلفت چون زره بگشاده از ابرو گره

برده ز هفت اختر فره بسته قبایِ ششتری

بار و برت سیب و عنب نوشینْ دهان تریاکْ لب

[...]

امیرخسرو دهلوی

ای چهرهٔ زیبای تو رشکِ بتانِ آزری

هر چند وصفت می‌کنم، در حسن از آن زیباتری

هرگز نیاید در نظر نقشی ز رویت خوبتر

شمسی ندانم یا قمر، حوری ندانم یا پری

آفاق را گردیده‌ام، مهر بتان ورزیده‌ام

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه