دل ز تکرار بهشت حور از کوثر گرفت
آن قدر سودم به صندل سر، که درد سر گرفت
سرنوشتم بود دیدم کفر غالب شد به دین
حسن خط، حسن جمال یار را دربر گرفت
کثرت عاشق به بالا برد کار حسن را
شمع ما از جوشش پروانه بال و پر گرفت
لب گزیدن های او امروز بیجا نیست دوش
بوسه ها از لعل میگونش لب ساغر گرفت
ما در آن فکریم تا [راهی] به خود پیدا کنیم
نامسلمان برد دین و کفر را کافر گرفت
یاد گیر از شمع ای پروانه رسم سوختن
تن به آتش داد و آخر شعله را دربر گرفت
هر کجا سیمین تنی بینی به سیمش کش کنار
کیست شیرین یوسفی را می توان با زر گرفت
گرچه در آتش کرد تیزها ولیکن نرم نرم
بر سر این تندمشرب جای، خاکستر گرفت
سینه عریان کرد جان بر کف نهاد و داد سر
تا سعیدا داد دل از نیش آن خنگر گرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل به حسرت و عشق اشاره دارد، شاعر از تکرار بهشت و زیبایی یار سخن میگوید و از دردسرهایی که عشق برای او به همراه دارد. او به تضاد بین دین و کفر پرداخته و میبیند که عشق باعث تضعیف ایمان شده است. در ادامه، عشق و عاشقی را به شمع و پروانه تشبیه میکند و میگوید که باید از شمع یاد بگیرد که چگونه با سوختن خود، نور و روشنی بخشد. همچنین، در اشعار به زیباییهای ظاهری اشاره میشود و بر اهمیت عشق واقعی تصریح میشود. این غزل در نهایت به قربانی کردن خود برای عشق و دلدادگی میرسد.
هوش مصنوعی: دل از تکرار لذتهای بهشتی و زیباییهای حوریها خسته و دلزده شده است و آنقدر مشغول لذتهای دنیوی و خوشبو کردن خود با عطر صندل شده که دچار سردرد و دردسر شده است.
هوش مصنوعی: سرنوشت من نگذاشت که بر ایمانم باقی بمانم و قدرت بیدینی بر دین من غلبه یافت. زیبایی یارم به قدری مرا درگیر کرد که نتوانستم از آن بگذرم.
هوش مصنوعی: عاشقان فراوانی که وجود دارند، باعث شدهاند تا زیبایی و خوبی از آنها جلوهگر شود. مانند شمعی که به خاطر رفت و آمد پروانهها، شعلهورتر میشود و از آنها انرژی میگیرد.
هوش مصنوعی: امروز رفتارهای او که باعث ناراحتی میشود، بیدلیل نیست؛ چرا که دیشب او با لبهای زیبا و دلربایش بوسههایی به من داد که شادابی را به من هدیه کرد.
هوش مصنوعی: ما در تلاشی هستیم که راهی به سوی خود و حقیقتمان پیدا کنیم. فردی که دین را رها کرده، به صورت ناخواسته به کفر و بیایمانی دچار شده است.
هوش مصنوعی: ای پروانه، از شمع بیاموز که چگونه جان خود را به آتش میسپارد. او با اینکه میسوزد، در نهایت شعله را در آغوش میگیرد.
هوش مصنوعی: هر جا که دختری زیبا و دلربا را مشاهده کنیم، میتوانیم درخواست کنیم تا او را به ما معرفی کنند، زیرا مانند یوسف زیباست و میتوان او را با ثروت به دست آورد.
هوش مصنوعی: با اینکه تندخویی و شدت عمل در گذشته برای این شخص وجود داشت، اما به تدریج و به آرامی در این مکان تبدیل به فردی آرام و متین شده است و در نهایت حالتی از سکون و خاموشی به او دست داده است.
هوش مصنوعی: دل خود را بدون ترس و با شهامت بروز داد و جانش را در خطر گذاشت. او با وقار و خونسردی، عشقش را فدای سختیها و دردها کرد و از عذاب و رنجی که به او وارد میشود، بیپروا گذشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون ره اندر برگرفتم دلبرم در برگرفت
جان به دل مشغول گشت و تن ز جان دل برگرفت
خواست تا او پایهای من بگیرد در وداع
پای ها زو در کشیدم دست ها بر سر گرفت
گاه در گردنش دستم همچو چنبر حلقه شد
[...]
یاد باد آن شب که یارم دل ز منزل برگرفت
بار در بست و ره منزلگه دیگرگرفت
تا کشیده رنج داغِ هجر بر جانم نهاد
ناچشیده می خمار مستی اندر سرگرفت
چنبر زلفش ز من بربود چرخ چنبری
[...]
عشق ازین معشوقگان بی وفا دل بر گرفت
دست ازین مشتی ریاست جوی دون بر سر گرفت
عالم پر گفتگوی و در میان دردی ندید
از در سلمان در آمد دامن بوذر گرفت
اینت بی همت که در بازار صدق و معرفت
[...]
بلعجب بادی است در هنگام مستی باد فقر
کز میان خشک رودی ماهیان تر گرفت
ابتدا غوّاص ترک جان و فرزندان بگفت
پس بدریا در فروشد تا چنین گوهر گرفت
سالها مجنون طوافی کرد در کهسار و دشت
[...]
کار ملک و دین بحمدالله نظام از سرگرفت
مصطفی بطحا گشاد و مرتضی خیبر گرفت
رایت منصور شاه از عون یزدان هر زمان
لشکری دیگر شکست و کشوری دیگر گرفت
خسرو جمشید فر سلطان نظام ملک و دین
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.