دلی که خانه زنبور شد ز پیکانش
شفای خستهدلان است شیره جانش
به خون خود نکند کشتهاش دهن شیرین
ز بس که تشنه خون است تیغ مژگانش
به غیر عشق کدامین محیط خونخوارست
که دست، پنجه مرجان شود ز دامانش ؟
امید گوهر سیراب ازین محیط مدار
که غیر چین جبین نیست مد احسانش
نفسگداختگانند موجهای سراب
که شستهاند ز جان دست در بیابانش
بساز با جگر تشنه همچو اسکندر
نظر سیاه مگردان به آب حیوانش
به سرمه دل شب چشم خویش روشن دار
که تیغ سینه شکافی است صبح خندانش
ز میر قافله عشق، رحم مدار
که پر ز یوسف مصری است چاه نسیانش
ز خوان چرخ فرومایه دست کوته دار
که قدر خود شکند هرکه بشکند نانش
به صدق هرکه برآورد دم ز دل صائب
چو صبح ،مشرق خورشید شد گریبانش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و تجارب احساسی عمیق است. شاعر با تصویرسازی زیبا، دل را به خانه زنبور تشبیه میکند که در آن شیره جان خسته دلان جمع شده است. او به عشق به عنوان پدیدهای منحصر به فرد و پرخطر اشاره دارد و میگوید که فقط عشق میتواند دل را سیراب کند و حیات بخشد. شاعر به کسانی که به دنبال عشق هستند هشدار میدهد که نباید به دامان چیزهای بیارزش دست یازند و باید با اراده و صبر، در پی عشق واقعی باشند. در نهایت، او بر حقیقت و صفای دل تاکید میکند و میگوید که کسی که از دل خود راست و صادقانه سخن بگوید، به روشنایی و آفتاب عشق دست خواهد یافت.
هوش مصنوعی: دلهایی که به خاطر زخمهایشان آسیب دیدهاند و دچار خستگی شدهاند، میتوانند با توجه به محبت و عشقی که در خود دارند، مرهمی برای دیگران شوند و زندگی را شیرینتر کنند. این دلها با وجود غم و رنجشان، هنوز هم توانایی عشق ورزی و تسکین دادن را دارند.
هوش مصنوعی: شخصی که بدنش به دست دشمنانش کشته میشود، به خاطر طعم شیرین خونش، جانیان هیچگاه سیر نمیشوند و همواره برای ریختن خون او تشنهاند. به عبارت دیگر، خون او برای آنها به شدت مطلوب است و آنها هرگز از تشنگی این خواسته راضی نمیشوند.
هوش مصنوعی: به جز عشق، کدامین محیطی وجود دارد که بتواند دست را به شکلی زیبا و دلنشین تغییر دهد و از آن دامنگیر باشد؟
هوش مصنوعی: امید نداشته باش که در این محیط، از چیزی جز خمیدگی پیشانی او بهرهمند شوی؛ زیرا تنها اوست که میتواند بر تو احسان کند.
هوش مصنوعی: موجهای سراب، مانند افرادی هستند که جانشان را از دست دادهاند و در بیابان در حال نمودار شدناند.
هوش مصنوعی: با اشتیاق و همت فراوان، همچون اسکندر، تلاش کن و به چیزهایی که تو را سیراب میکند، نگاه کن. به آنچه که میتواند به تو نیرو و زندگی ببخشد، نباید بیاعتنا بود.
هوش مصنوعی: در دل تاریکی شب، چشمانت را با سرمه روشن کن، زیرا صبح با لبخندش میتواند درد دل را نشان دهد.
هوش مصنوعی: از راهبان عشق رحم نکن، زیرا چاه فراموشی او پر از یوسف مصری است.
هوش مصنوعی: از سفرهای که دستاورد ناچیز و ناپایدار دارد، دوری کن؛ چون هر کس نانش را بشکند، قدر و ارزش خود را از بین میبرد.
هوش مصنوعی: هر کس که با صداقت و از عمق دل خود سخن بگوید، مانند صبحی که نور خورشید را به ارمغان میآورد، دیگران را تحت تاثیر قرار داده و اعتبارش افزایش مییابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز خواب خوش چو برانگیخت عزم میدانش
مه دو هفته پدید آمد از گریبانش
به روی خویش بیاراست عید گاه و مرا
نمود هر نفسی ماتمی ز هجرانش
فراز مرکب تازی سوار گشت چنانک
[...]
صلای عشق، که ساقی ز لعل خندانش
شراب و نقل فرو ریخته به مستانش
بیا، که بزم طرب ساخت، خوان عشق نهاد
برای ما لب نوشین شکر افشانش
تبسم لب ساقی خوش است و خوشتر از آن
[...]
خوش است درد که باشد امید درمانش
دراز نیست بیابان که هست پایانش
نه شرط عشق بود با کمان ابروی دوست
که جان سپر نکنی پیش تیربارانش
عدیم را که تمنای بوستان باشد
[...]
صباح عید که برخاست عزم میدانش
چو صبح مطلع خورشید شد گریبانش
بر آمد از دل پر خون عاشقان تکبیر
در آن زمان که بدیدند روی رخشانش
به باد پای روان بر چو آذری بر زین
[...]
خوشست درد که باشد امید درمانش
خوشا سری که نباشد به عشق سامانش
وصال کعبه مقصود اگر طلب داری
قدم مزن که نباشد حد بیابانش
دلم رسید به جان و به جان رسید دلم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.