دل آگاه به هر شورشی از جا نرود
آب گوهر بسر از جوشش دریا نرود
غرض اهل دل از سیر و سفر آزارست
می کشم دامن ازان خار که در پا نرود
بار غم از دل مجنون که تواند برداشت؟
ناقه لیلی اگر جانب صحرا نرود
از نفس زخم دل آینه ناسور شود
درد عاشق به فسونسازی عیسی نرود
می اگر با خبر از آفت صحبت گردد
هرگز از خم به پریخانه مینا نرود
چشم بینا دهن زخم دل آگاه است
خون محال است که از دیده بینا نرود
نقطه بخت سیه، ریخته کلک قضاست
این سیاهی به عرق ریزی دریا نرود
گره از کار جهان وانکند چون دم صبح
دل شب هرکه به دریوزه دلها نرود
جلوه موج سراب آفت کوته نظرست
صائب از راه به آرایش دنیا نرود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساسات و تجارب عمیق عاشقانه و دلشکستگی است. شاعر به وصف غم و درد دل میپردازد و متذکر میشود که دل آگاه نمیتواند از موقعیت خود فرار کند. او به زیباییها و نشانههای عشق و غم میبالد، و میگوید که برخی مشکلات زندگی حتی با کوشش هم حل نمیشوند. شاعر به تصویر آینه و زخم دل اشاره میکند و میگوید که درد عاشق به راحتی از بین نمیرود. همچنین به این نکته میپردازد که دنیا و زیباییهای آن باعث گمراهی در شناخت حقیقت میشوند. در نهایت، تأکید بر این است که واقعیتها همواره در دل و جان انسانها وجود دارند و نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
هوش مصنوعی: دل خردمند هرگز از جای خود نمیجنبد، همانطور که آب گرانبها از جوشش دریا دور نمیشود.
هوش مصنوعی: هدف آدمهای باصفا از سفر و گشتوگذار، رنج کشیدن است. من آنها را از خود دور میکنم تا خارهایی که در پا نرود.
هوش مصنوعی: کسی نمیتواند بار سنگین اندوه مجنون را از دلش بردارد، حتی اگر شتر لیلی هم به سمت بیابان نرود.
هوش مصنوعی: از دل زخمی که بر اثر درد عشق به وجود آمده، آینه دچار آسیب و عیب میشود و درماندگی این درد مانند معجزه عیسی نمیتواند محو شود.
هوش مصنوعی: اگر میدانست که صحبت از مشکلات زندگی چقدر است، هرگز به دنیای خوشی و زیبایی نمیرفت.
هوش مصنوعی: چشم بینا به خوبی میتواند درد و زخم دل را درک کند و این زخم هرگز نمیتواند از چشمی که بینا است، ناپدید شود.
هوش مصنوعی: نقطهای از شانس بد به جان قضا افتاده است و این تیرگی که بر زندگی سایه افکنده، با تلاش و زحمت زیاد هم از بین نمیرود.
هوش مصنوعی: اگر در زندگی مشکلات و سختیها برطرف نشود، مانند اینکه در صبح دلشکستگی شب را فراموش کنیم، کسی که به خواستههای دل دیگران توجه نکند، ممکن است در سختی باقی بماند.
هوش مصنوعی: نمایش موج سراب، نشانهای از محدودیتهای دید کوتاهنظر است. صائب بیان میکند که از مسیر واقعی زندگی و زیباییهای دنیا دور نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که مجموع نباشد به تماشا نرود
یار با یار سفرکرده به تنها نرود
باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش
صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود
بر دلآویختگان، عرصه عالم تنگست
[...]
سر سودای تو هرگز ز سر ما نرود
برود این سر سودایی و سودا نرود
پرتو نور تجلی رخت، ممکن نیست
که اگر کوه ببیند دلش از جا نرود
پای سست است و رهم دور از آن میترسم
[...]
یار تنها شد و آن به که به تنها نرود
جان من رفت بدو تا تنِ تنها نرود
او همیرفت چو باد و ز تن خاکی من
گَرد آویخته در دامن او تا نرود
خیز و پیغام بَر ای باد، خدا را، و بگو
[...]
دلبرا نقش خیالت ز دل ما نرود
مُهر مهرت نفسی زین دل شیدا نرود
نگذرد بر من سودا زده روزی به غلط
که دلم از سر زلف تو به سودا نرود
لحظه ای در همه اوقات میسّر نشود
[...]
جا به هر دل که گرفت او، دگر از جا نرود
عکسش از آینه چون صورت دیبا نرود
با حریفان ز تو عیب است سواری کردن
به که آهوی حرم جانب صحرا نرود
در سرایی که تویی، گر همه محشر خیزد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.