ابلهی را دیدم سَمین، خِلعتی ثَمین در بر و مَرْکَبی تازی در زیر و قَصَبی مصری بر سر.
کسی گفت: سعدی! چگونه همیبینی این دیبای مُعْلَمْ بر این حیوانِ لایَعْلَمْ؟
گفتم:
قَدْ شٰابَهَ بِالْوَرَیٰ حِمارٌ
عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ
یک خلقتِ زیبا به از هزار خلعتِ دیبا.
به آدمی نتوان گفت مانَد این حیوان
مگر دُراعه و دستار و نقشِ بیرونش
بگرد در همه اسبابِ مِلک و هستیِ او
که هیچ چیز نبینی حلال جز خونَش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، سعدی به توصیف یک انسان ابله میپردازد که لباسی زیبا بر تن دارد و سوار بر اسب تازی است. او با اشاره به این فرد، به عیبهای او میپردازد و میگوید که زیبایی ظاهری به تنهایی کافی نیست. سعدی با مقایسه این انسان با الاغی که تنش زیباست، میگوید که تنها ظاهر و لباس نیست که ارزش انسانی را تعیین میکند. او تأکید میکند که در تمام ملزومات زندگی این فرد، تنها آنچه حلال است، خون اوست، که نشاندهنده ناپاکی و بیارزشی اوست.
نادانی فربه را دیدم، جامهای گرانبها پوشیده و بر اسبی عَرَبی سوار و دَستاری از کتانِ نازکِ مصری بر سر نهاده.
شخصی گفت: ای سعدی! این حریرِ نگارین را بر این جانورِ نادان چگونه یافتی؟
خری است که شبیه مردم شده استِ گوساله هیکلی که صدایش مانند گاو است.
هوش مصنوعی: یک اثر زیبا به مراتب ارزشمندتر از هزار لباس نفیس است.
این جانورِ آدمیروی را نتوان مردمِ آدمیخوی دانست، که جز به جامه و عمّامه و صورت شبیه مردم نیست؛
در رَخْت و پَخْت و دارایی وی جستجو کن، همه را حرام خواهی یافت جز خونَش که گویی ریختن آن رواست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.