اگر مانند رخسارت گلی در بوستانستی
زمین را از کمالیت شرف بر آسمانستی
چو سرو بوستانستی وجود مجلس آرایت
اگر در بوستان سروی سخنگوی و روانستی
نگارین روی و شیرین خوی و عنبربوی و سیمین تن
چه خوش بودی در آغوشم اگر یارای آنستی
تو گویی در همه عمرم میسر گردد این دولت
که کام از عمر برگیرم و گر خود یک زمانستی
جز این عیبت نمیدانم که بدعهدی و سنگین دل
دلارامی بدین خوبی دریغ ار مهربانستی
شکر در کام من تلخ است بی دیدار شیرینش
و گر حلوا بدان ماند که زهرش در میانستی
دمی در صحبت یاری ملک خوی پری پیکر
گر امید بقا باشد بهشت جاودانستی
نه تا جان در جسد باشد وفاداری کنم با او
که تا تن در لحد باشد و گر خود استخوانستی
چنین گویند سعدی را که دردی هست پنهانی
خبر در مغرب و مشرق نبودی گر نهانستی
هر آن دل را که پنهانی قرینی هست روحانی
به خلوتخانهای ماند که در در بوستانستی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و کمالات معشوقهاش اشاره میکند و او را به گلی در بوستان تشبیه میکند که برتریاش بر آسمان را بیان میکند. وجود او همچون سروی در بوستان است که مجالس را زینت میبخشد. شاعر آرزو دارد که معشوقش در آغوشش باشد و از دوری او رنج میبرد. او همچنین به تلخی ایام و عذاب جدایی میپردازد و احساس میکند که دیدار معشوقش میتواند بهشت جاودان باشد. در نهایت، شاعر از درد پنهانی در دلش سخن میگوید و آن را به خلوتی تشبیه میکند که در آن، روحانی به زندگی ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: اگر چهرهات مانند گلی در باغ باشد، پس از زیباییات به اندازهای برتر هستی که زمین نسبت به آسمان مقام والایی دارد.
هوش مصنوعی: اگر تو مانند سروی در باغ باشی که وجودت، مجلس را زینت میبخشد، آنگاه اگر در باغ سروی سخنران و زنده باشی، چه زیباست.
هوش مصنوعی: چهره زیبا و رفتار دلنشین و بوی خوشی که از بدن تو میآید، اگر تو قدرت داشتی در آغوشم باشی، چه لذتی دارد!
هوش مصنوعی: انگار در تمام عمرم این خوشبختی به من روی میآورد که بتوانم از زندگی بهرهمند شوم و اگر فقط یک لحظه این خوشبختی نصیبم شود.
هوش مصنوعی: تنها عیبی که در تو میدانم این است که نامهربان و دلسختی، ای دلربا! چه جای تاسف بر این زیباییات اگر واقعا مهربان بودی.
هوش مصنوعی: به خاطر دوری از محبوبم، هر چیزی که به نظر خوشایند میآید برایم طعم تلخی دارد. حتی اگر خوراکیهای خوشمزهای مثل حلوا هم باشد، چون درون آن زهر وجود دارد، نمیتواند برایم لذتبخش باشد.
هوش مصنوعی: اگر لحظهای در کنار یاری که مانند پری است باشیم، و در این لحظه امید به بقا داشته باشیم، بهشت جاویدان خواهد بود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زندگی در بدنم هست، به او وفاداری میکنم، حتی اگر در قبر باشد. و اگر تو تنها استخوانی هستی...
هوش مصنوعی: سعدی میگوید که دردی وجود دارد که پنهان است و اگر این درد نبود، خبری از آن در شرق و غرب نمیبود. این نشان میدهد که درد و مشکلات اجتماعی یا انسانی ممکن است در جاهایی وجود داشته باشد ولی ممکن است به چشم نیاید.
هوش مصنوعی: هر دلی که در درون خود رابطهای معنوی دارد، مانند یک خلوتگاه است که در دل باغی زیبا قرار دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
زمین از خرمی گویی گشاده آسمانستی
گشاده آسمان گویی شکفته بوستانستی
به صحرا لاله پنداری ز بیجاده دهانستی
درخت سبز را گویی هزار آوا زبانستی
به شب در باغ گویی گل چراغ باغبانستی
[...]
غلام پاسبانانم که یارم پاسبانستی
به چستی و به شبخیزی چو ماه و اخترانستی
غلام باغبانانم که یارم باغبانستی
به تری و به رعنایی چو شاخ ارغوانستی
نباشد عاشقی عیبی وگر عیب است تا باشد
[...]
چو بالای تو گر سروی میان بوستانستی
از آن سرو سهی بستان بهشت جاودانستی
ز وصف یک سر مویت شدی عاجز بیان من
به جای هر سر مویی مرا گر صد زبانستی
همیخواهم که او با من کند یاری چو جان با تن
[...]
غلام روی آن ماهم که مهر آسمانستی
جمال او به زیبایی حیات جاودانستی
چو حق بنوشت بر رویش تمامی اصل قرآن را
رخ او مصحف خوبیّ و خطش ترجمانستی
چو حق خوب است، خوبان را از آن رو دوست میدارد
[...]
دو چشمم خونفشان از دوری آن دلستانستی
که لعلش گوهرافشان، سنبلش عنبرفشانستی
چه سان خورشید رویت را مه تابان توان گفتن؟
که از روی تو تا ماه از زمین تا آسمانستی
حرامم باد دلجوییّ پیکانش اگر نالم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.