چو بالای تو گر سروی میان بوستانستی
از آن سرو سهی بستان بهشت جاودانستی
ز وصف یک سر مویت شدی عاجز بیان من
به جای هر سر مویی مرا گر صد زبانستی
همیخواهم که او با من کند یاری چو جان با تن
جهان ما را جنانستیگر او ما را چنانستی
به روی عالمآرایش که گر خاک کف پایش
سرم را دست میدادی به جان هم رایگانستی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و محبت است. شاعر به محبوبش تشبیه میکند که مانند یک سرو بلند در باغ بهشت است و نمیتواند زیبایی او را adequately توصیف کند. او بیان میکند که حتی اگر صد زبان هم داشت، باز هم نمیتوانست از زیبایی و تاثیر محبوبش بگوید. شاعر آرزو دارد که محبوبش با او مانند جان و بدن ارتباط داشته باشد و جهان آنها را بهشتی کند. در نهایت، شاعر از محبوبش میخواهد که با زیبایی خود در دنیا بیداری ایجاد کند و او را به محبت و وفاداری دعوت کند.
هوش مصنوعی: اگر تو در میان باغ، مانند درخت سرو بلندی باشی، به این معناست که به خاطر زیبایی و شکوه خود، میتوانی به بستان بهشت جاودان دست یابی.
هوش مصنوعی: در توصیف یک موی سرت، زبانم ناتوان است و اگر صد زبان هم داشتم، باز نمیتوانستم به درستی احساست را بیان کنم.
هوش مصنوعی: من میخواهم او با من یاری کند، مانند رابطه جان با تن، چون جهان ما را بهشت میدهد. اما اگر او چنین نکند، ما نیز به گونهای دیگر خواهیم بود.
هوش مصنوعی: اگر به زیبایی کسی که بر جهانیان میتابد توجه کنی، حتی اگر خاک کف پایش را هم به من بدهی، روح و جانم را بهطور رایگان به او تقدیم میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زمین از خرمی گویی گشاده آسمانستی
گشاده آسمان گویی شکفته بوستانستی
به صحرا لاله پنداری ز بیجاده دهانستی
درخت سبز را گویی هزار آوا زبانستی
به شب در باغ گویی گل چراغ باغبانستی
[...]
غلام پاسبانانم که یارم پاسبانستی
به چستی و به شبخیزی چو ماه و اخترانستی
غلام باغبانانم که یارم باغبانستی
به تری و به رعنایی چو شاخ ارغوانستی
نباشد عاشقی عیبی وگر عیب است تا باشد
[...]
اگر مانند رخسارت گلی در بوستانستی
زمین را از کمالیت شرف بر آسمانستی
چو سرو بوستانستی وجود مجلس آرایت
اگر در بوستان سروی سخنگوی و روانستی
نگارین روی و شیرین خوی و عنبربوی و سیمین تن
[...]
غلام روی آن ماهم که مهر آسمانستی
جمال او به زیبایی حیات جاودانستی
چو حق بنوشت بر رویش تمامی اصل قرآن را
رخ او مصحف خوبیّ و خطش ترجمانستی
چو حق خوب است، خوبان را از آن رو دوست میدارد
[...]
دو چشمم خونفشان از دوری آن دلستانستی
که لعلش گوهرافشان، سنبلش عنبرفشانستی
چه سان خورشید رویت را مه تابان توان گفتن؟
که از روی تو تا ماه از زمین تا آسمانستی
حرامم باد دلجوییّ پیکانش اگر نالم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.