انتبه قبل السحر یا ذالمنام
نوبت عشرت بزن پیش آر جام
تا سوار عقل بردارد دمی
طبع شورانگیز را دست از لگام
دوری از بط در قدح کن پیش از آنک
در خروش آید خروس صبح بام
مرغ جانم را به مشکین سلسله
طوق بر گردن نهادی چون حمام
ز آهنین چنگال شاهین غمت
رخنه رخنهست اندرون من چو دام
ساعتی چون گل به صحرا درگذر
یک زمان چون سرو در بستان خرام
تا شود بر گل نکورویی وبال
تا شود بر سرو رعنایی حرام
طوطیان جان سعدی را به لطف
شکری ده از لب یاقوت فام
ناله بلبل به مستی خوشتر است
ساتکینی ساتکینی ای غلام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دعوت به لطف و عشق و زندگی شاد است. شاعر از شنونده میخواهد که قبل از طلوع صبح و بیداری، به لذتهای زندگی بپردازد و از خوشیها و زیباییها بهرهبرداری کند. او به تماشای گلها و درختان میپردازد و بر لزوم ایجاد لحظات خوب و شاد تأکید میکند. همچنین به طوطی و بلبل به عنوان نمادهای زیبایی و شادی اشاره میکند و در نهایت از غلام خود میخواهد که در این مسیر او را همراهی کند.
هوش مصنوعی: بیدار شو قبل از اینکه خواب تو را بگیرد، ای کسی که در خواب غفلت هستی! زمان لذت بردن فرا رسیده است، جام را به جلو بیاور و شروع کن به شادی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که عقل به ما اجازه میدهد، باید از شور و هیجانهای خود لذت ببریم و آنها را کنترل کنیم.
هوش مصنوعی: قبل از آنکه خروس بیدار شود و صبح را اعلام کند، از نوشیدن شراب و سرگرمیهای بیفایده دوری کن.
هوش مصنوعی: جانم را مانند یک پرنده، با زنجیری خوشبو و زیبا به گردن آویختهای، همچون یک حمام که در آرامش قرار دارد.
هوش مصنوعی: غم تو مانند چنگالهای آهنین شاهین، درون من نفوذ کرده و مرا اسیر خود کرده است.
هوش مصنوعی: یک لحظه مانند گلی در دشت بگذران و یک زمان مانند سروی در باغ با وقار و زیبایی حرکت کن.
هوش مصنوعی: اگر بر گل زیبایی آسیبی برسد، بر سرو زیبا نیز چیزی نادرست خواهد شد.
هوش مصنوعی: طوطیهای جان سعدی را با زبان شیرین و دلنشین لب یاقوتیات شاد کن.
هوش مصنوعی: ناله و آواز بلبل در حال مستی زیباتر و دلنشینتر است، ای خدمتگزار، آرام و بیسروصدا باش.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا به خانه برد زن را با دلام
شادمانه زن نشست و شادکام
دوش تا هنگام صبح از وقت شام
برکف دستم ز فکرت بود جام
آمد از مشرق سپاه شاه زنگ
چون شه رومی فروشد سوی شام
همچو دو فرزند نوحاند ای عجب
[...]
ای گرفته عالم از عدلت نظام
ای نظام ابن النظام ابن النظام
ملک اقبال تو ملک لایزال
بخت بیدار تو حی لاینام
روی تقدیر از شکوهت در حجاب
[...]
کی کشم در چشم و کی بوسم به کام
خاک درگاه شهنشاه انام
کی بود گوئی که بینم بر مراد
شاه را دلشاد و گردم شاد کام
از قبول شاه کی باشد مرا
[...]
مرد چون بشنید آن پاسخ تمام
گفت بر ما شد ترا کشتن حرام
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.