باد آمد و بوی عنبر آورد
بادام شکوفه بر سر آورد
شاخ گل از اضطراب بلبل
با آن همه خار سر درآورد
تا پای مبارکش ببوسم
قاصد که پیام دلبر آورد
ما نامه بدو سپرده بودیم
او نافه مشک اذفر آورد
هرگز نشنیدهام که بادی
بوی گلی از تو خوشتر آورد
کس مثل تو خوبروی فرزند
نشنید که هیچ مادر آورد
بیچاره کسی که در فراقت
روزی به نماز دیگر آورد
سعدی دل روشنت صدف وار
هر قطره که خورد گوهر آورد
شیرینی دختران طبعت
شور از متمیزان برآورد
شاید که کند به زنده در گور
در عهد تو هر که دختر آورد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و خوشبو بودن گل و عطرهای دلانگیز اشاره میکند. باد، عطر خوشی را به همراه میآورد و گلها در تلاشند تا توجه بلبلان را جلب کنند. شاعر با وصف عشق و محبت به معشوق، به یادآوری نامهای که برای او فرستادند اشاره میکند و درباره زیبایی او سخن میگوید. او تأکید میکند که هیچ موجودی به زیبایی و جذابیت معشوق نمیرسد و ابراز تأسف میکند از دوری او. در نهایت، شاعر با بیان اینکه زیبایی دختران میتواند شور و شوق را بیدار کند، به نقش محبت و عشق در زندگی انسان اشاره میکند.
هوش مصنوعی: نسیمی وزید و عطر خوش عطر عنبر را به همراه آورد و شکوفههای بادام را بر سر درختان نشاند.
هوش مصنوعی: شاخه گل به خاطر نگرانی و اضطراب بلبل، حتی با وجود تمام موانع و مشکلاتش، سر از خاک بیرون آورد.
هوش مصنوعی: به خاطر دریافت پیامی از محبوب، منتظر قاصدی هستم تا او را به خاطر ورود پیامش احترام بگذارم و پای او را ببوسم.
هوش مصنوعی: ما نامهای را به او سپرده بودیم و او هدیهای خوشبو مانند نافه مشک آورد.
هوش مصنوعی: هرگز بادی را نشنیدهام که بوی گلی بهتر و خوشتر از بوی تو را بیاورد.
هوش مصنوعی: هیچ کس مثل تو خوش آب و رنگ و زیبا نیست که مادرش چنین فرزندی را به دنیا آورده باشد.
نماز دیگر: وقت عصر، نماز عصر. / کنایه: روز را به نماز آوردن (روز را به عصر رساندن و سپری کردن). / معنی: کسی که در جدایی از تو یک روز خود را به وقف نماز دیگر، یعنی نماز عصر برساند،آدم بی چاره ای است.
هوش مصنوعی: دل روشن تو مانند یک صدف است که هر قطرهای که به آن برسد، مروارید به ارمغان میآورد.
طبع: سرشت و قریحه / متمیزان: جمع متمیز، تمیز دهندگان حق و باطل و خوب وبد، دانایان. / کنایه: شور از کسی برآوردن (به ناله و فغان در آوردن، مغلوب کردن) / ایهام تضاد: بین "شور" در معنای "معروف" آن که در این جا مراد نیست با "شیرینی" / استعاره مصرحه: دختران طبع (اشعار زیبای شاعر که از طبع او زاییده شده است.) / معنی: زیبایی و شیرینی دوشیزگان طبع شعر تو ،در دل صاحبان بصیرت شور و غوغایی به پا کرده است، یعنی شعرهایت در اهل تمیز شور برانگیخت.
شاید: از مصدر شایستن شایسته و سزاوار است. / استعاره مصرحه: دختر (شعر) / تلمیح: اشاره به رسم عرب جاهلیت که دختران را زنده در گور می کردند. / معنی: شایسته است که هر کس در روزگار تو دختری آورد، یعنی شعری بسراید آن را هنگام تولد به دست فراموشی بسپارد و زنده به گور کند. - منبع: شرح غزلهای سعدی / دکتر محمدرضا برزگر خالقی / دکتر تورج عقدایی
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
شب چون پر زاغ بر سرآورد
شبپره ز خواب سر برآورد
پهلو به کنار بستر آورد
سر پوش اجل به سر در آورد
عشق تو مرا ز من برآورد
بردم ز خود و ز تن درآورد
حسنت بکرشمهای شیرین
صد شور ز جان من برآورد
عشق آمده بود بر در دل
[...]
باد آمد و بوی عنبر آورد
بادام و شکوفه بر سرآورد
تن چون زلحاف سر برآورد
کوته جبه زود در بر آورد
شد غرقه بجیب خویشتن حبر
[...]
از شوق درون فغان برآورد
وان ناقه به زیر ران درآورد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.