میان دو عم زاده وصلت فتاد
دو خورشید سیمای مهتر نژاد
یکی را به غایت خوش افتاده بود
دگر نافر و سرکش افتاده بود
یکی خلق و لطف پریوار داشت
یکی روی در روی دیوار داشت
یکی خویشتن را بیاراستی
دگر مرگ خویش از خدا خواستی
پسر را نشاندند پیران ده
که مهرت بر او نیست مهرش بده
بخندید و گفتا به صد گوسفند
تغابن نباشد رهایی ز بند
به ناخن پری چهره میکند پوست
که هرگز بدین کی شکیبم ز دوست؟
نه صد گوسفندم که سیصد هزار
نباید به نادیدن روی یار
تو را هر چه مشغول دارد ز دوست
اگر راست خواهی دلارامت اوست
یکی پیش شوریده حالی نبشت
که دوزخ تمنا کنی یا بهشت؟
بگفتا مپرس از من این ماجرا
پسندیدم آنچ او پسندد مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، دو عمزاده که نماینده دو شخصیت مختلف هستند به هم پیوند میزنند. یکی از آنها خوشحال و با شخصیت و خلق و خوی خوب است، در حالی که دیگری نافرمان و سرکش است. یکی خود را آراسته و خوشچهره کرده، در حالی که دیگری به مرگ خود از خدا دعا میکند. در ادامه، داستان به نشاندن پسر بر سر مهر میپردازد و پسر به بیان احساساتش میپردازد و میگوید که هیچ چیز نمیتواند او را از دوستش دور کند. او حتی آماده است تا برای دیدن دوستش تمام ثروت خود را بدهد. در نهایت، او تأکید میکند که نمیتوان از عشق به دوست پرسشی کرد، بلکه باید آنچه را که او میپسندد، بپذیرد.
هوش مصنوعی: در میان دو عموزاده، پیوندی شکل گرفت که دو خورشید با چهرههایی درخشان و از خاندان نجیب در آن حضور داشتند.
هوش مصنوعی: یکی در اوج خوشحالی و سرور بود، در حالی که دیگری به شدت ناراحت و سرکش شده بود.
هوش مصنوعی: یکی شخصی داشت که آفرینش و خصایص نیکویی را به همراه داشت و دیگری فقط ظاهری زیبا بر روی دیوار داشت.
هوش مصنوعی: یک نفر خود را به زیبایی تزئین کرده است و از خدا خواسته که مرگش را به او بدهد.
هوش مصنوعی: پسر را در کنار بزرگان نشاندند و به او گفتند که تو علاقهای به او نداری، پس محبت و توجه خود را به او بده.
هوش مصنوعی: با خنده گفت: حتی اگر صد گوسفند هم به دست آید، رهایی از اسارت امکانپذیر نیست.
هوش مصنوعی: به ناخن زیبا و دلانگیز زن، پوستش زخم میشود و من از شدت عشق و longing به دوستی دردی را تحمل میکنم که هیچگاه به این حد نبوده است.
هوش مصنوعی: من فقط یک صدای گوسفند نیستم که به سه قلو نرسم، نمیتوانم به خاطر نادانی از دیدن روی محبوبم بگذرم.
هوش مصنوعی: هرچه تو را از دوست مشغول و غافل میکند، اگر به راستی به دنبال آرامش هستی، آن دوست است که به تو آرامش میدهد.
هوش مصنوعی: شخصی به کسی که در حالت پریشانی و بیتابی قرار داشت، گفت: آیا تو آرزوی ورود به دوزخ را داری یا بهشت؟
هوش مصنوعی: نگوید که از من درباره این ماجرا بپرسی، من چیزی که او خوش دارد را میپسندم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.