بنمای روی خویش، که غیر از تو هر چه هست
دیدیم و بیغروب نبودند و بیافول
یا یک زمان به جانب ما نیز میل کن
یا خود جواب ما بده ار گشتهای ملول
ترسم رسول دین تو گیرد، بدین سبب
تقصیر میکنم ز فرستادن رسول
تا شد به عشق روی تو مشهور نام من
اندر زمانه فارغم از شهرت و خمول
گر عدل بینم از تو و گرنه نمیتوان
از بندگی تجاوز و از چاکری عدول
در جانم آتشیست ز هجر تو ورنه چیست؟
این آه سرد و سوز دل و ناله و غول
در وصف قد و زلف تو هر چند سالهاست
کاهل حدیث عرض سخن میدهند و طول
از آسمان عشق تو قرآن فارسی
امروز میکند به دل اوحدی نزول
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به عشق و زیبایی محبوب خود اشاره میکند و از او میخواهد که خود را نشان دهد، زیرا هر آنچه جز او هست بیارزش و بیفایده به نظر میرسد. او از محبوب میخواهد که به او نیز نگاهی بیندازد و اگر دلی رنجیده دارد، پاسخ او را بدهد. شاعر همچنین نگران است که پیامبر دین محبوبش به خاطر عشق او به او آسیب بزند. در ادامه میگوید که عشق به محبوبش باعث شده تا نام او مشهور شود و از شهرت و موقعیتهای اجتماعی فاصله بگیرد. شاعر به دو چیز اشاره میکند: انتظار عدل از محبوب و آتش عشق در دلش که ناشی از دوری اوست. او به توصیف ویژگیهای محبوبش پرداخته و بیان میکند که حتی سالها در مورد او سخن گفته شده، اما عشق او هنوز بکر و نو است. در نهایت، خود را به قرآن عشق توصیف میکند که امروز در دلش نازل شده است.
هوش مصنوعی: به ما چهرهات را نشان بده، چرا که هر چیزی غیر از تو را دیدهایم و هیچکدام از آنها نه غروب دارند و نه زوال.
هوش مصنوعی: یا یک زمانی به ما هم توجه کن، یا اگر خسته شدهای، خودت به ما پاسخ بده.
هوش مصنوعی: بخشی از نگرانی من این است که پیامبر دین تو ممکن است به خاطر این که من در ارسال پیام کوتاهی کردهام، مرا مورد سرزنش قرار دهد.
هوش مصنوعی: وقتی که عشق تو باعث معروفیت من شد، از شهرت و نبودن در مرکز توجه، رها شدم.
هوش مصنوعی: اگر تو با من به انصاف رفتار کنی، بسیار خوب است، اما اگر چنین نباشد، نمیتوانم از بندگی و خدمتگزاری خود فراتر بروم.
هوش مصنوعی: در درون من شعلهای از درد جدایی تو وجود دارد. در غیر این صورت، این سردی آه و سوزش قلبم و شکایت و نالهام از چیست؟
هوش مصنوعی: در مورد زیبایی و جذابیت های تو، هرچند سالهاست که در بیان آن کم کاری شده و از گفتن طول و عرضش خودداری میکنند.
هوش مصنوعی: عشق تو مانند یک کتاب مقدس به دل اوحدی نازل میشود و او را پر از نور و الهام میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیدل گمان مبر که نصیحت کند قبول
من گوش استماع ندارم. لمن یقول؟
تا عقل داشتم نگرفتم طریق عشق
جایی دلم برفت که حیران شود عَقول
آخر نه دل به دل رود؟ انصاف من بده
[...]
دیدم پریر ساده غلام بخارئیی
زیبا و دلفریب و نکو فعل و خوب قول
چشمم بر اوفتاد طمع کردم اندرو
سرپوش بردم از سر خوان بی هراس و هول
گفتم بغیر بوسه دهی هیچ دیگرم
[...]
یا مُسرع الشمال اذا تَحصل الوصول
بلغ تحیتی و سلامی کما اقول
از تشنگان بادیه ی هجر یاد کن
روزی گرت بکعبه ی قربت بود وصول
یا رب چنین که اختر وصلت غروب کرد
[...]
رفتم گر از نشستن ما میشوی ملول
زین در کجا روم که بیابم درِ قبول
محکوم را اگر بکشی حکم از آن توست
ما گوش دل نهاده به حُکمت کما یقول
سوز درون به آب سرم کم نمیشود
[...]
ای نامزد به نام تو درنامه قبول
یا ایها النبی و یا ایها الرسول
باران رحمتی تو که از آسمان جود
بر عاشقان تشنه جگر کرده ای نزول
کی در حریم حرمت جاه و جمال تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.