|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به نکات مهمی اشاره میکند. او تأکید میکند که سکوت و عدم بیان احساسات تنها بر مشکلات افزوده و هیچ مشکلی را حل نمیکند. عشق و زیبایی به مثابهی طراوت و زندگی محسوب میشوند و شکوفایی آنها مانند فصل بهار است. همچنین، نیاکان انسان به عنوان انتخابهای او تأثیرگذار هستند و فریاد زدن به معنای بروز احساسات و انتخابهای درست اهمیت دارد. در پایان، اشاره به توبه و فساد وجود دارد که نشان میدهد گاهی عذرخواهی و توبه نیز نمیتواند مانع از بروز مشکلات در زندگی شود.
هوش مصنوعی: سکوت کردن مشاور و نصیحتکننده هیچ فایدهای ندارد، زیرا به اندازه کافی تلاش شده و من به یاد آنها باز هم راههای جدیدی را گشودهام.
هوش مصنوعی: گل زیبای تو در هر مکانی نماد بهار است و بلبل باغ از خوشحالی و زیبایی زندگیش، از همه غمها آزاد و بیغم است.
هوش مصنوعی: انسان در بین تمام چیزها، نفس خود را برمیگزیند و در این نفس، آن چیزی که به وضوح نمایان است، فریاد و صدای اوست.
هوش مصنوعی: اگر کسی از نوشیدن شراب توبه کند، دیگر نخواهد توانست از آن لذت ببرد. اما توبهی رند و شوریدهحال در میخانه، نتیجهای مثبت و سازنده دارد و به بنای دوباره زندگیاش کمک میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای دل! امروز تو را روز مبارک بادست
که جهان خرم و سلطان جهان، دلشاد است
خوش برآ، چون خط دلدار، که در دور قمر
همه اسباب خوشی، دست فراهم دادست
هر پریشانی و تشویش که جمع آمده بود
[...]
هر که شد بنده عشق تو ز خلق آزاد است
جانم آن لحظه که غمگین تو باشد شاد است
الم و درد تو سرمایه روح و راحت
ستم عشق تو پیرایه عدل و داد است
عشق تو شاه سراپرده ملک ازل است
[...]
سرو تا بندهٔ بالای تو شد آزاد است
هر نفس کآن نه به یادِ تو برآید باد است
لطف فرمای و بده دادِ اسیران امروز
که تو را لطف خدا منصب شاهی داد است
غمزه چشم ستم آموز تو را شاگرد است
[...]
گر به ظاهر کسی از قید جهان آزاد است
نیست بی مصلحتی، این روش صیاد است
چه توان کرد، هنر قسمت ما شد ز جهان
برطرف کی شود آن عیب که مادرزاد است
گر نمیرم، همه شب شمع صفت می میرم
[...]
ما خراب غم و خمخانه ز می آباد است
ناصح از باده سخن کن که نصیحت باد است
خیز و از شعله می آتش نمرود افروز
خاصه اکنون که گلستان ارم شداد است
سیل کهسار خم از میکده در شهر افتاد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.