همیشه سر زلف آن سیمتن
گره بر گره یا شکن بر شکن
بپیچد همی چون من از عشق او
گره بر بنفشه شکن بر سمن
بشب ماند آن زلف و هرگز که دید
شب قیر گون روز را پیر من
چمیده یکی سرو شد در سرای
مر او را دل مهربانان چمن
شدم فتنه بر غمزگانش بلی
شود فتنه مردم چو بیند فتن
ز خردی دهانش اندرو مانده ام
که دارد دهن یا ندارد دهن
شد از مهر من چیره بر من چنانک
من از عشق او مانده اندر حزن
دگر یاد کردم من اندر غمش
ببندد مرا غمزگانش به فن
ولیکن نبندد که دارد نگاه
مرا از فنونش خداوند من
ملک نصر بن ناصر الدین کزو
گرفتند شاهان به نیکی سنن
به روشن دلش تازه باشد خرد
به پاکیزه جان زنده باشد بدن
دو دستش ببین تا ببینی عیان
دو بحر گهر موج شمشیر زن
پرستیدنش رکن آزادگیست
دل راد مردان بدو مرتهن
قرین زوال است دشمن از آن
که شد با ازل همتش مقترن
نه جز راستی امر او را رهیست
نه جز نیستی زخم او را مجن
اگر چشم گردد دل بدسکال
بدو در شود تیغ او چون وسن
جدائی ز فرمانش بخت بد است
مکن امتحان گر نخواهی محن
وفایش همه طاعت ایزدی است
خلافش همه طاعت اهرمن
ز هندی نهنگش به هندوستان
نه چنگی برسته ست نه بر همن
کرا نزد او معدن خدمت است
نه صنعا به کار آیدش نی عدن
که دینار او هر زمانی کفش
درفشان کند چون سهیل یمن
ز زوّار بر گنج او هر شبی
برد قیروان تاختن تا ختن
همه پاک شد سیستان از بدی
بدین نیکخو شاه پاکیزه تن
درفشی است از حق بدست بقا
خرد داشته بر در داشتن
به درج اربری بی ثمن گوهرش
به درج آوری گوهر با ثمن
امینی است نزد خدای جهان
هر آن کس که نزدیک او مؤتمن
نیابی تو اندر جهان گردنی
که نز جود او زیر بار منن
اگر باز مانی ز کانی کفش
به جود اندر آید شکست و وهن
معالی بکردار او شد علی
محاسن به کردار او شد حسن
گه دست شستنش نشگفت اگر
شود چشمۀ زندگانی لگن
الا تا به هنگام گل زندواف
بنالد ز شاخ گل و یاسمن
درختی که کردش برهنه خزان
بهارش کند پر جواهر فنن
سر شاه سبز و دل شاه شاد
ولی شادکام و عدو در شجن
بر او اورمزد اوّل مهر ماه
همایون به شادی و لهو و ......ن؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیباییهای ظاهری و باطنی است. شاعر به زلف زیباروی محبوبش اشاره میکند که به طرز پیچیدهای در هم گره خورده و او به خاطر عشقش دچار حزن و اندوه شده است. همچنین به وصف زیبایی و مهربانی شخصیتهایی همچون ملک نصر بن ناصرالدین میپردازد و ویژگیهای خوب و فضایل او را ستایش میکند. در نهایت، شعر به ارتباط انسانی و معنوی اشاره دارد و اهمیت وفاداری و راستگویی را در رابطه با خدا و دیگران یادآور میشود. شاعر با نثر زیبا و شاعرانه، چالشها و زیباییهای زندگی و عشق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: موهای زیبا و جذاب او همیشه با گرههایی پیچیده و دلنشین تزئین شدهاند.
هوش مصنوعی: از عشق او، مانند من، گلی به خود میپیچد و گرهای بر بنفشهها میزند و بر سمنها میشکند.
هوش مصنوعی: در شب، زلف سیاه او باقی مانده و هرگز نمیتواند روز را که مانند رنگ قیر است، ببیند. محبوب من همیشه جوان است.
هوش مصنوعی: یکی از درختان سرو در باغ بینظیرش خم شده و دل مهربانان را به خود جلب کرده است.
هوش مصنوعی: من برای دلبران در پی خطا و ناز آنها، خود تبدیل به یک ماجرای جنجالی شدهام. وقتی مردم فتنهها و ناپسندیها را ببینند، طبیعی است که دچار آشفتگی و شورش شوند.
هوش مصنوعی: از کودکی در حیرتم که آیا او دندان دارد یا ندارد.
هوش مصنوعی: عشق من بر من چنگ انداخته و من چنان گرفتار شدهام که از عشق او در غم و اندوه ماندهام.
هوش مصنوعی: من دوباره به یاد او افتادم و غمش مرا به دام انداخت؛ دلم را با شیوههایش به درد آورد.
هوش مصنوعی: اما این بیخبری نمیتواند مانع از آن شود که خداوند من، نگاهی به من دارد و از مهارتهایش بهرهمند است.
هوش مصنوعی: به فرمانروایی نصر بن ناصرالدین، هنگامی که پادشاهان به خوبی سنتها و رسوم را رعایت کردند، او را گرفتند.
هوش مصنوعی: به دل روشن و آگاه او امید تازهای باشد و بدنش با روح پاک و پاکیزه، زنده و سرزنده است.
هوش مصنوعی: دو دست او را تماشا کن تا ببینی چطور مانند دو دریا پر از الماس، موج میزند و به حرکت در میآید.
هوش مصنوعی: محبت و علاقه به او بخش اساسی آزادگی است و دلهای دلیران به او وابسته است.
هوش مصنوعی: دشمن به نابودی نزدیک است، زیرا نیروی او با آغاز عالم گره خورده است.
هوش مصنوعی: به غیر از حقیقت، راهی برای درک فرمان او وجود ندارد و هیچ چیز دیگری نمیتواند به جراحت او آسیب بزند.
هوش مصنوعی: اگر چشمت به دل بدی بیفتد، آن دل چون تیغی میشود که به خوبی میتواند آسیب بزند.
هوش مصنوعی: جدایی از فرمان او نتیجهای منفی دارد، لذا آزمایش نکن اگر نمیخواهی دچار سختی و مشکل شوی.
هوش مصنوعی: وفای او تماماً در راستای اطاعت خداوند است، اما برخلاف آن، هر چه باشد در جهت اطاعت شیطان و نیروهای منفی است.
هوش مصنوعی: از هندوستان نه آواز نهنگ به گوش میرسد و نه وسیلهای برای برقراری ارتباط وجود دارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در نزد او ارزش و احترام دارد، نیازی به هنر و مهارتهای صرفاً ظاهری ندارد؛ چرا که در کنار او، از واقعیات و برکات خدمت بهرهمند میشود.
هوش مصنوعی: او به هر زمانی به اندازهی ستاره سهیل در آسمان، درخشان و ارزشمند است و به شکلی نمایان و زیبا خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: هر شب، زوّار به سمت گنج او میشتابند و از قیروان گذر میکنند تا به ختن برسند.
هوش مصنوعی: تمامی نیکیها و زشتیها از سیستان رخت بربسته، زیرا که پادشاه خوشخو و پاکتن بر آن حکمرانی میکند.
هوش مصنوعی: پرچمی از حقیقت در دست بقا وجود دارد که خرد و دانایی را بر در آن نگه داشته است.
هوش مصنوعی: اگر به قیمت ندهی، ارزشش را نمیدانی؛ اما اگر با هزینه بگیری، ارزش آن را میفهمی و میدانی چقدر مهم و نفیس است.
هوش مصنوعی: هر کسی که نزد خداوند مورد اعتماد و امانت است، در واقع در نزد او امنیت و آرامش دارد.
هوش مصنوعی: در این دنیا نمیتوانی گردنی پیدا کنی که زیر بار کرم و generosity او خم نشده باشد.
هوش مصنوعی: اگر در جایی بمانی و از آن خارج نشوی، نشانههای شکست و ضعف به سراغت خواهد آمد.
هوش مصنوعی: علی با کردار نیکش به مقام والایی رسید و حسن با خوبیهایش جلب توجه کرد.
هوش مصنوعی: هر گاه که دست شست و شو داده شود، تعجبی نیست اگر چشمه زندگی در ظرفی قرار گیرد.
هوش مصنوعی: به خاطر داشته باش که تا زمانی که گل شکوفا میشود، زندواف باید از درخت گل و یاسمن شکایت کند.
هوش مصنوعی: درختی که در پاییز برگهایش ریخته و برهنه شده، در بهار دوباره شکوفا و پر از جواهرات زیبا میشود.
هوش مصنوعی: سر شاه به رنگ سبز است و دل او شاد میزند، اما دشمن در درختان سایهبان است و شادکامی در آنجا وجود ندارد.
هوش مصنوعی: من در اولین روز ماه مهر، با خوشحالی و شادی و تفریح، او را به جشن و سرور دعوت میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر باشگونه بود پیرهن
بود حاجت برکشیدن زتن
چو دیدار یابی به شاخ سخن
بدانی که دانش نیاید به بن
گل نوشکفته است و سرو روان
برآمیخته مهر او با روان
خرد چهر او برنگارد بدل
که دل مهر او باز بندد بجان
اگر بنگری سوی رخسار او
[...]
ازیرا که هرگز نگردد کهن
گل تازه کش اصل باشد سخن
نگار من آن لعبت سیمتن
مه خلخ و آفتاب ختن
برون آمداز خیمه و از دو زلف
بنفشه پریشیده بر نسترن
تماشا کنان گرد خیمه بگشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.