بوی جان از نفس باد صبا میآید
یارب این باد بهاری ز کجا میآید
در ره عاشقی اندیشه ز گمراهی نیست
کز پی گمشدگان راهنما میآید
رحمت خواجه به تقصیر دلیرت نکند
گر به پاداش خطا باز عطا میآید
شمع بردار که مه حلقهزنان بر در ما
امشب از روی تو جویای ضیا میآید
حاجتی دارد ازین دلشده پرسید که کیست
که به هرجا که روی او ز قفا میآید
منزل دوست از آن سوست که میرفت نشاط
منعمی هست به هرجا که گدا میآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیباییهایی که از باد بهاری و نفحات آن به مشام میرسد اشاره میکند و از خداوند میخواهد که این وزش باد را از کجا میآید. او در مسیر عشق به روشنایی و راهنمایی اشاره میکند و میگوید که حتی در گمراهی، هدایت وجود دارد. برکت و رحمت خداوند را مورد توجه قرار میدهد و به زیباییهای حضور دوست اشاره میکند. شاعر همچنین به دلایل و نیازهای درونی اشاره میکند و میپرسد که چه کسی در پی اوست، و نهایتاً از حال و هوای دور از دوست و خوشیهای وابسته به او سخن میگوید. این شعر پر از احساس و عواطف عاشقانه است و به زیبایی عشق و نیاز به حضور محبوب را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: بوی زندگی از نفس باد ملایم صبحگاهی میآید. کاش میدانستم این باد بهاری از کجا میآید.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، نگرانی از گمراهی وجود ندارد، زیرا افرادی که گم شدهاند، راهنماهایی برای هدایت میآورند.
هوش مصنوعی: محبت خداوند به اشتباهات انسان توجهی ندارد، چرا که او همیشه با رحمت و بخشش خود به بندگانش مینگرد و حتی با وجود خطاها نیز عطای خود را از آنها دریغ نمیکند.
هوش مصنوعی: شمع را روشن کن، زیرا امشب ماه با زیبایی و شکوه بر در خانه ما میآید و به خاطر نور چهرهات به دنبال روشنی است.
هوش مصنوعی: دل پریشان این شخص از کسی سوال میکند که کیست که هر جا میرود، او را از پشت سر میبیند. یعنی در هر قدمی که برمیدارد، همچنان یاد و خاطرهاش با او همراه است.
هوش مصنوعی: خانه دوست در آن سوی دنیا قرار دارد، جایی که شادی و خوشحالی در هر نقطهای وجود دارد و گدایان نیز به آنجا میآیند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر نه از خاک درت باد صبا میآید
صبحدم مشکفشان پس ز کجا میآید
ای جگرسوختگان عهد کهن تازه کنید
که گل تازه به دلداری ما میآید
گل تر را ز دم صبح به شام اندازد
[...]
یا رب این بوی که امروز به ما میآید
ز سراپرده اسرار خدا میآید
بوستان را کرمش خلعت نو میپوشد
خستگان را ز دواخانه دوا میآید
در نمازند درختان و به تسبیح طیور
[...]
این چه بوییست که از بادِ صبا میآید
وین چه مرغیست که از سویِ سبا میآید
قاصدِ حضرتِ لیلی چه خبر می گوید
بویِ پیراهنِ یوسف ز کجا میآید
گویی این بادِ دل آویز بدین خوشبویی
[...]
یارب، این شهره لشکر ز کجا میآید؟
که ز عشقش دل خلقی به بلا میآید
فتنه جان من خسته دل آمد چشمش
باز بر جان من این فتنه کجا میآید؟
باد مشک از سر زلفش بوزید، ای بلبل
[...]
یارب این هدهد میمون ز کجا می آید
ظاهر آنست که از سوی سبا می آید
بوی روح از دم جانبخش سحر می شنوم
یا دم عیسوی از باد صبا می آید
از ختن می رسد این نفحه ی مشکین که ازو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.