گنجور

 
نظیری نیشابوری

سخن دوست گران بود فراوان کردم

جان به بیعانه بیارید که ارزان کردم

گرد راه خضری از نظرم می پاشید

سوی هر چشمه شدم چشمه حیوان کردم

هیچ اکسیر به تأثیر محبت نرسد

کفر آوردم و در عشق تو ایمان کردم

همه بایستنیم بود چو رفت آمد کار

هرچه در کار نبایست همه آن کردم

نیم ساعت به خود از تفرقه نتوان پرداخت

در مقامی که دل جمع پریشان کردم

هرچه آموخته بودم همه از یادم رفت

سود چل ساله به سودای تو نقصان کردم

حال از آن ترک سیه چشم مپوشید که من

سحر پیش نظرش بردم و قران کردم

سوی تو ره به تکاپوی خرد نتوان کرد

سعی چندان که به تحقیق تو بتوان کردم

خان خانان که به یاد نظر تربیتش

طبع گر خاک نگارید منش جان کردم

نکته آرای و غزل سنج «نظیری » می باش

به مدیحی که تو را صاحب دیوان کردم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
حافظ

سال‌ها پیرُویِ مذهبِ رندان کردم

تا به فتویِ خِرَد حرص به زندان کردم

من به سرمنزلِ عَنْقا نه به خود بُردم راه

قطعِ این مرحله با مرغِ سلیمان کردم

سایه‌ای بر دلِ ریشم فِکَن ای گنجِ روان

[...]

امیرعلیشیر نوایی

اینکه خود را به در میکده عریان کردم

خرقه را رهن شراب از پی رندان کردم

دوش یک جرعه ام احسان ننمودی هر چند

اشک چون شمع فشاندم سپس افغان کردم

عمرها آنچه دل از علم و عمل جمع نمود

[...]

صائب تبریزی

مدتی صبر چو زنجیر به زندان کردم

تا نظر باز به روی مه کنعان کردم

تا ز یاقوت لب او نظری دادم آب

ریگ این بادیه را لعل بدخشان کردم

تا مرا کعبه مقصود به بالین آید

[...]

حزین لاهیجی

دل تنگ از ستمت رشک گلستان کردم

لب زخمی ز دم تیغ تو خندان کردم

سر شوریده دلان در خم چوگان من است

بس که آشفتگی از زلف تو سامان کردم

کام جانی که به زهر ستم انباشته بود

[...]

آشفتهٔ شیرازی

دوش با باد دمی شکوه زهجران کردم

باد را از نفسی آتش سوزان کردم

آتش از شرح غمت در نی کلکم افتاد

من چرا شیر صفت جا به نیستان کردم

غیرتم میکشد ایدوست که نامت بردم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از آشفتهٔ شیرازی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه