گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
نظیری نیشابوری

دم دم شاهدست و می می خاص

لب ز لب بوسه چین و جان رقاص

می بیغش برآمده ز سبو

چون زر خالص از درون خلاص

گوییا در مزاج نافع او

همه اشیا نهاده اند خواص

گهر اندر محیط خم دیده

می به شیشه چو دیده غواص

بس که با سلسبیل می ماند

مستش ایمن بود به روز قصاص

مطربش چون سرود بردارد

ماتمی را کند ز غصه خلاص

ساقی سیم ساعدش باید

ساغرش خواه سیم و خواه رصاص

واعظ ار رد ما کند خوانیم

قول «القاص لایحب القاص »

هرکسی از رهی رسد به خدای

تو ز طاعت «نظیری » از اخلاص