ناله اصحاب مسجد نیست بی فریادرس
تا مؤذن می شود بیدار می خوابد عسس
ساجدان را تن ز نقصان وظایف کاسته
بر زمین چسبیده اند از ضعف روزی چون مگس
گرسنه چشمان بر انجم چشم حسرت دوخته
صبح از قرصی که دارد برنمی آرد نفس
بر خروش سینه لرزان همچو بر سیلاب موج
بر سرشک دیده غلطان همچو بر گرداب خس
دامنت زاری کنان خواهند گیرند این گروه
لیک نتوانند بردارند دست از پیش و پس
بر امید آب و دانه تا به کی داری اسیر
یا بکش این عاجزان را یا برون آر از قفس
تو به تخت مصر پیراهن فشانی بر صبا
قحطیان را روح می پرد به آواز جرس
پرده این سور واین شیون به هم نزدیک نیست
مفلسان از درد می گویند و منعم از هوس
چارهای خواهد «نظیری » بهر این بیچارگان
دارد از احسان میرزا شادمان این ملتمس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به وضعیت ناگوار و ناایمن افرادی که در مسجد حضور دارند، اشاره میکند. مؤذن در بیداری خوابش میبرد و نمازگزاران از ضعف و فقر به زمین چسبیدهاند. چشمان گرسنه آنان به ستارهها دوخته شده و انتظار قوتی از زندگی دارند. این افراد در عذاب و زاری به سر میبرند، در حالی که امید به بهبود وضعیتشان روز به روز کاهش مییابد. شعر به تضاد بین فقرا و ثروتمندان نیز پرداخته و میگوید که نیاز به کمک و چارهای برای این بیچارگان احساس میشود. در نهایت، اشارهای به احسان و کمک از سوی فردی به نام میرزا وجود دارد که میتواند به وضعیت آنان کمک کند.
هوش مصنوعی: ناله و گریه افراد مسجد به دلیل نداشتن کمک و یاری در دل شب و بیکسی است، چرا که تا صدای مؤذن بلند میشود، نگهبان (عسس) خوابش میبرد و متوجه نمیشود.
هوش مصنوعی: آدمهای زاهد و عابد به خاطر کمبود تواناییهایشان نتوانستهاند به خوبی به وظایفشان عمل کنند و مانند مگسها به زمین چسبیدهاند و از ضعف و ناتوانی در زندگی روزمره رنج میبرند.
هوش مصنوعی: چشمان گرسنه به ستارهها نگاه میکنند و با حسرت در انتظار صبح هستند، اما انگار صبح هم از لقمهای که دارد نمیتواند نفس بکشد.
هوش مصنوعی: دل به شدت میتپد و مانند نوسان آب در سیلاب به تلاطم آمده است، اشکها نیز همچون آب در گردابی در حال چرخش و غلطیدناند.
هوش مصنوعی: این عده به زاری و درخواست از تو روی میآورند، اما نمیتوانند از تو دست بکشند، چه از جلو و چه از پشت.
هوش مصنوعی: تا چه زمانی باید منتظر غذا و زندگی به این شکل بمانی؟ یا این افراد ناتوان را آزاد کن و یا آنها را از این قفس بیرون ببر.
هوش مصنوعی: در این بیت، اشاره شده که تو برای شادمانی، پیراهنی زیبا بر تختی در مصر پخش میکنی و صدای جرس روح و جان قحطیزدهها را زنده میکند. این تصویرسازی به نوعی بیانگر تأثیر زیبایی و هنر بر روح انسانها، حتی در سختترین شرایط است.
هوش مصنوعی: این بیت از تقسیمبندی دو دسته از مردم صحبت میکند. گروهی که در تنگدستی و مصیبت به سر میبرند و از درد و رنج خود میگویند و گروهی دیگر که در نعمت و آسایش هستند و درگیر خواستهها و آرزوهای خود. بین این دو گروه فاصله زیادی وجود دارد و صدای دو دسته به هم نمیرسد.
هوش مصنوعی: نظیری به فکر چارهای برای این بیچارگان است و از احسان میرزا شادمان بهرهمند میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای توئی بیچارگان را چاره و فریادرس
ایزد از هر دو بند و سختی مر ترا فریادرس
هرکه را رنجی بدو آمد تو برداری ازو
بر ندارد رنج تو جز کردکار پاک و بس
جز بکردار نشاط و ناز نگذاری قدم
[...]
ای بنظم آراستن با سعد اکبر هم نفس
مدح سعدالملک مسعود بن اسعد گوی و بس
آنکه نفس ناطقه از سینه ارباب نظم
بهر سلک مدح او در نفیس آرد نفس
صدر عالی رأی ملک آرای دستوری که بر
[...]
در ضمیر ما نمیگنجد بغیر از دوست کس
هر دو عالم را به دشمن ده، که ما را دوست بس
یاد میدار آنکه: هستی هر نفس با دیگری
ای که بییاد تو هرگز بر نیاوردم نفس
میروی چون شمع و خلقی از پس و پیشت روان
[...]
ز اقتضای دور گردون گر پدید آید ترا
چند روزی در جهان بر قول و فعلی دسترس
بشنو از ابن یمین پندی بغایت سودمند
با سلامت عمر اگر داری بسر بردن هوس
بدمگوی و بدمکن با هیچکس در هیچ حال
[...]
هست پیغامی مرا کو قاصدی مشکین نفس
سست میجنبد صبا ای صبح کار توست و بس
پیش خورشید مرا کاریست وانگه غیر صبح
کیست کو در پیش خورشیدی تواند زد نفس؟
ای نسیم صبح بگذر بر شبستانی که گشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.