مبادا کار من با چشمت ای مژگان خدنگ افتد
گرفتار تو هر کس گشت در قید فرنگ افتد
ز من کرداست سنگ سرمه رو گردان نگاهت را
الهی خاک گردد سرمه و آتش به سنگ افتد
رفیق از کف مده خواهی که در منزل بری خود را
شود سنگ سر ره چون عصا از دست لنگ افتد
لبالب می شود از شیر ماهی دام تن پرور
به کام ناتوانان اره پشت نهنگ افتد
نباشد روزیی جز پاره دل غنچه گل را
خورد خون هر که را همت وسیع و دست تنگ افتد
من آن مجنون بدبختم که از صحرا به شهر آیم
شود اطفال هم دیوانه و قحطی به سنگ افتد
به دشمن سیدا بگذار تیغ پیشدستی را
سر خود می خورد چون خار هر کس تیز چنگ افتد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساس رنج و درد ناشی از عشق و وابستگی اشاره میکند. او از خطراتی که ممکن است در پی عشق به وجود آید، هشدار میدهد و به مشکلاتی که ممکن است برای خود و اطرافیانش ایجاد شود، اشاره میکند. شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق میگوید و ابراز میکند که چگونه عشق میتواند انسان را گرفتار کند. او همچنین به عواقب ناخواستهای که ممکن است از این عشق پیش بیاید، مثل غم و قحطی، اشاره میکند و به طور کلی احساس ناامیدی و مصیبت ناشی از این وابستگیها را دریافته است.
هوش مصنوعی: مواظب باش که با چشمانت، ای مژگان زیبا، کار من به مشکل نیفتد. زیرا هر کسی که در دام زیبایی تو گرفتار شود، در چنگال محبت غمانگیز قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: نگاه پرمهر تو باعث سرگردانی و آشفتگی من شده است. ای کاش آن سرمه که بر چشمانت نشسته، به خاک تبدیل شود و آتش به سنگ بتابد.
هوش مصنوعی: دوست خود را از دست نده، زیرا اگر او را از دست بدهی، در زندگی به مشکل برمیخوری و مانند کسی خواهی شد که عصایش را میاندازد و بدون حمایت باقی میماند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی سختیها و مشکلات بر دوش انسان سنگینی میکنند، افرادی که توانایی کمتری دارند باید با چالشهای بیشتری دست و پنجه نرم کنند. در این شرایط، منابع و نعمتها به سمت کسانی میرود که توانایی بیشتری دارند و این موجب میشود که آنها از برکات و امکانات بهرهمند شوند. به عبارت دیگر، گاه در زندگی، افراد ضعیفتر از نعمات و فرصتی که دیگران در اختیار دارند، بیبهره میمانند.
هوش مصنوعی: روزهای سختی نیست جز اینکه دل رنجیده و پریشان است. هر کس که ارادهاش بزرگ باشد و در عین حال دستانش خالی و تنگ، در این دنیا دچار مصیبت خواهد شد.
هوش مصنوعی: من شخصی هستم که مانند مجنون غمگین و عذابکشیدهام، وقتی از بیابان به شهر میآیم، بچهها هم دچار دیوانگی میشوند و قحطی مانند سنگ بر سر مردم آوار میشود.
هوش مصنوعی: اگر دشمنی بر تو حمله کند و به تو آسیب برساند، خودش ضرر خواهد دید و مانند خاری که به خود میزند، آسیبش به خودش بازمیگردد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پس از نه مه جهان را دامن عیشی به چنگ افتد
مرقع تا کدامین خار و خارا را به رنگ افتد
نخستین جامه بر اندازه حسن تو ببریدند
قبا بر قد سرو از بهر آن کوتاه و تنگ افتد
به عشق رویت از دل ارغوان و لاله می چینم
[...]
شود خون عاقبت هر دل که زلفش را به چنگ افتد
خلاصی نیست هر کس را که در قید فرنگ افتد
نباشد هیچ نوشی در جهان تلخ بی نیشی
زبند نی، شکر آزاد چون گردد به تنگ افتد
به تمکین خموشی بر نیاید هیچ کج بحثی
[...]
گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم رنگ افتد
ز بیتابی گلی هر گوشه با سروی به جنگ افتد
تماشا می کند آیینه چشم غزالانش
نگاه او اگر بر داغ تصویر پلنگ افتد
خوش آن شوری که از نیرنگ چون مجلس بیارایی
[...]
چنین کز تاب می گلبرگ حسنت شعلهرنگ افتد
مصور گر کشد نقش تو آتش در فرنگ افتد
به دل پایی زن و بگذر که با این سرگرانیها
تأمل گر کنی در خانهٔ آیینه سنگ افتد
جهان شور نفس دارد ز پاس دل مشو غافل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.