خون دل از دیده ام روزی که سر بیرون کند
شهر را گرداب سازد دشت را جیحون کند
ریشه زلف پریشانی بود نخل وجود
آدمی از ساده لوحی شکوه از گردون کند
می کشد رخت خود از گلشن در آغوش قفس
ز درون بیضه هر مرغی که سر بیرون کند
روی زرد خویش می مالد به هر در آفتاب
تا رخ خود از کدامین آستان گلگون کند
معنی برجسته یی چون سرو می باید بلند
ور نه هر کس می تواند مصرع موزون کند
خویش را بیرون کند از افلاک حکمت ها به بین
باده چون از خم برآید کار افلاطون کند
غمزه شوخت نمی ترسد ز روز انتقام
چند دلها آب گرداند جگرها خون کند
خوبرویان را به یکجا جمع کردن مشکل است
با چنین قوم پریشان کس چه سازد چون کند
می پرد مژگان ز چشم سیدا چون پر کاه
تا نظر بازی به آن رخسار گندمگون کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر احساساتی عمیق و از درد و غم و فلسفه زندگی را منعکس میکند. شاعر از روزی میگوید که در آن رنج و مصیبتهای بشری آشکار میشود. او به سادگی و سادهلوحی آدمی اشاره میکند که به گردون و سرنوشت خود شکایت میکند. همچنین به تضاد میان زیبایی و درد در زندگی اشاره دارد و بیان میکند که چگونه افراد در تلاشند خود را از مشکلات رها کنند. در این مسیر، شاعر به فلسفه و حکمت اشاره کرده و میسازد که آدمی باید به عمق وجود خود پی ببرد. در نهایت، به سختی جمع کردن زیباییها و احساسات مختلف در کنار هم اشاره کرده و تصویر دلنشینی از عشق و زیباییهای زندگی ارایه میدهد.
هوش مصنوعی: روزی خواهد آمد که در پی درد و رنجی عمیق، شهر دچار آشوب و غم خواهد شد و دشتها نیز به حالتی ترسناک و پرخروش درمیآیند.
هوش مصنوعی: ریشههای زلف پریشان، نمایانگر نخل وجود انسان است که به خاطر سادگی و نا آگاهی خود، از آسمان گلهمند است.
هوش مصنوعی: هر پرندهای که قصد دارد از تخم بیرون بیاید، با چالشهایی مواجه است و به نوعی باید از قفس خود خارج شود. این فرآیند میتواند به عنوان نمادی از تلاش و رهایی از محیط محدود توصیف شود. در حقیقت، برای رسیدن به آزادی یا زندگی جدید، باید قادر به پشت سر گذاشتن موانع بود.
هوش مصنوعی: چهرهی زردش را به هر درِ آفتاب میمالد تا ببیند از کدام در میتواند صورتش را زیبا و گلگون کند.
هوش مصنوعی: برای اینکه به معنای برجسته و والایی دست یابیم، باید از دیگران متفاوت و بلندمرتبه باشیم. در غیر این صورت هر کسی میتواند شعرهای موزون و قافیهدار بسازد.
هوش مصنوعی: انسان باید خود را از محدودیتهای عقل و دانش جدا کند و به عمق وجودش و احساساتش بپردازد؛ مانند وقتی که شراب از ظرف بیرون میآید و همه چیز را تحت تأثیر قرار میدهد. این کار میتواند به شناخت بالاتری از خود و جهان منجر شود.
هوش مصنوعی: لبخند و ناز یک معشوقه، از روز حساب و کتاب نمیترسد؛ چون بسیاری از دلها را به لرزه درآورده و جگرها را خون کرده است.
هوش مصنوعی: جمع کردن انسانهای زیبا و دلنشین کار آسانی نیست، زیرا با وجود چنین مردمی که هر کدام شامل ویژگیهای خاص خود هستند، کسی نمیداند چگونه باید عمل کند یا چه کاری باید انجام دهد.
هوش مصنوعی: مژگانهای زیبا و دلفریب او به قدری لطیف و سبک هستند که مانند پر کاه به اطراف حرکت میکنند و این زیبایی باعث میشود که نگاهها به چهره گندمگونش جذب شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ابر آزاری بلؤلؤ باغرا قارون کند
در چمن بیجاده از پیروزه سر بیرون کند
گر نبد کنجور قارون ابر درافشان چرا
هر بهار از گنج قارون باغرا قارون کند
گوشوار شاخ را از لؤلؤ لالا کند
[...]
ای خداوندی که از دریای دستت روزگار
آز مفلس را چو کان تا جاودان قارون کند
گر سموم قهر تو بر بحر و کان یابد گذر
در این بیجاده و بیجادهٔ آن خون کند
ور نسیم لطف تو بر آتش دوزخ وزد
[...]
هر شب این اندیشه در بر غنچه را دل خون کند
کز دل آخر چون جمالت روی گل بیرون کند
تا ببندد خواب نرگس تا گشاید کار گل
گاه مرغ افسانه خواند گاه باد افسون کند
از صبا روی صحاری خنده چون لیلی کند
[...]
ناله آتش عنانم رخنه در گردون کند
گریه پا در رکابم شهر را هامون کند
دامن فکر بلند آسان نمی آید به دست
سرو می پیچد به خود تا مصرعی موزون کند
دست لیلی را غرور حسن دارد در نگار
[...]
میرم ار خوی ستمکاری ز سر بیرون کند
شمع را گر تن نکاهد زندگانی چون کند؟
دایه را پستان به ناخن میتراشد طفل عشق
تا دمی شیرش مبادا در گلو بی خون کند
آنکه میخواهد غمی بردارد از روی دلم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.