ای لبت زنده کرده نام مسیح
به روان بخشی کلام فصیح
چهرهای داری از شراب صبوح
همچو خورشید نیمروز صبیح
هرچه میخواهی از جفا میکن
که صبیحی و نیست از تو قبیح
از شکر خوشترست و شیرینتر
سخن تلخ از آن لبان ملیح
دیشبت به رکنابه بود مدار
کردهای امشب آن کنابه صریح
از تو مائیم خسته و بیمار
دگران جمله سالمند و صحیح
آن صنم میزند خدنگ جفا
محتشم دست و پا چو صید ذبیح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زان دل زنده و زبان فصیح
دل یارانش چون وثاق مسیح
پس بر این آسمان نرفت مسیح
او ملیح است رفت سوی ملیح
آمده سنگ ریزه در تسبیح
در کفش همچو ذاکران فصیح
اولین اصل اعتقاد صحیح
به گواهی عقل و نقل صریح
ای ز لعل تو زنده نام مسیح
کرده چشمت هزار خون صریح
بینم از خط سبز و خال سیاه
بر همه نیکوان تو را ترجیح
از لبت شور ما خوش است آری
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.