بوی جان آید زتار موی تو
زنده دارد عالمی را بوی تو
گر نباشد قبله جانا کوی تو
از چه باشد روی عالم سوی تو
خط کعبه یافتم، از قطب دل
راست باشد با خم ابروی تو
بس دل خونین بر او آویخته
شد چو شاخ ارغوان گیسوی تو
نیست دامی در ره اهل نظر
سخت تر از حلقه های موی تو
در برم دل از طرب آید به رقص
چون به خاطر آورم پهلوی تو
گر نبودی آب لعل دلکشت
می زدی آتش به عالم خوی تو
شد زفیض آستان بوسی شاه
جان فزا لعل لب نیکوی تو
شاه درویشان که از خاک درش
هست فیضی آب و رنگ روی تو
حق پرستان را نباشد یا علی
در دو عالم روی دل جز سوی تو
زنده گردم بعد رحلت گر وزد
بر مزار من نسیم کوی تو
نیست ای دست خدا کاری شگفت
در زخیبر کندن از نیروی تو
می تواند کوه را کندن زجای
قوه ی سر پنجه و بازوی تو
ای هژبر بیشه ی دین با ولات
حمله بر شیران کند آهوی تو
شادمان گردد، دم رحلت «محیط»
زانکه در آن دم ببیند روی تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ببرده آب آتش روی تو
عالمی در آتشند از خوی تو
مشک و می را رنگ و مقداری نماند
ای نه مشک و می چو روی و موی تو
چشمکانت جاودانند ای صنم
[...]
ترک من ای من سگ هندوی تو
دورم از روی تو دور از روی تو
بر لب و چشمت نهادم دین و دل
هر دو بر طاق خم ابروی تو
من به گردت کی رسم چون باد را
[...]
ای شب تاری غلام موی تو
روز روشن پیشکار روی تو
چاکر روز و شبم تا روز و شب
نایبند از روی تو وز موی تو
بنده موی تو دلهای جهان
[...]
پشت پایی زد خرد را روی تو
رنگ هستی داد جان را بوی تو
گشته چون من کشتهای زنار دار
جان عیسی در صلیب موی تو
از پی خونریز جان خاکیان
[...]
ای جهانی پشت گرم از روی تو
میل جان از هر دو عالم سوی تو
صد هزاران آدمی را ره بزد
مردم آن نرگس جادوی تو
لاابالیوار خوش بر خاک ریخت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.