ترک من ای من سگ هندوی تو
دورم از روی تو دور از روی تو
بر لب و چشمت نهادم دین و دل
هر دو بر طاق خم ابروی تو
من به گردت کی رسم چون باد را
آب رویت پی کند در کوی تو
گویی از من بگذران مینگزرد
این کمان را هم تو و بازوی تو
نیست یک نیرنگ تو بیبوی خون
گر مرا رنگیست در پهلوی تو
روز را رویت به سیلی خواست زد
گر نه دستی برنهادی موی تو
زلف مرزنگوش را دور قبول
با سری شد با سر گیسوی تو
ماهی از خوبی خطا گفتم نهای
پوست سوی اوست مغز از سوی تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف دلبستگی و عاشقانهگی شاعر به معشوقش میپردازد. شاعر از دوریاش از معشوق سخن میگوید و ابراز میکند که همه چیزش را بر روی لب و چشمان معشوق گذاشته است. او احساس میکند که به گرد معشوق نمیرسد و حتی باد هم نمیتواند در کوی معشوق به او نزدیک شود. شاعر اشاره میکند که معشوقش همچون کمانی است که او را به سمت خود میکشد و هیچگونه نیرنگی در او نیست. او همچنین از زیبایی معشوق و تاثیر آن بر خود میگوید و در نهایت بیان میکند که خوبی معشوق او را از حقیقت دور کرده است. شعر به صورت انتزاعی و عاطفی، عشق را در ابراز احساسات و توصیف زیباییها به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: ای ترک، من همچون یک سگ هندی از تو دورم و از چهرهٔ تو فاصله گرفتهام.
هوش مصنوعی: بر لب و چشمت من ایمان و عشق را گذاشتهام و هر دو را در برابر خم ابروی تو رها کردهام.
هوش مصنوعی: من چگونه میتوانم به گرد تو برسم، در حالیکه همچون باد، آب چهرهات در خیابانهای تو جاری است؟
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که تو و قدرتت باعث میشود که من از این وضعیت عبور کنم و مشکلات را پشت سر بگذارم.
هوش مصنوعی: هیچ فریبی در تو نیست که بویی از خون نگیرد، اگر من رنگی دارم، آن رنگ از نزدیکی توست.
هوش مصنوعی: اگر روز به تو آسیب نرساند، به خاطر این است که تو با دست خودت موهایت را حفظ کردهای و آن را از خطر دور نگه داشتهای.
هوش مصنوعی: زلف مرزنگوش به زیبایی و ظرافتی اشاره دارد که دور از دسترس است، و این تصویر به سر و گیسوی تو مرتبط میشود. منظور این است که زیبایی تو به حدی است که حتی زیباترین و دورافتادهترین جلوهها را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: من از خوبی و زیبایی سخن گفتم، نه اینکه آنچه که به ظاهر میبینم، زیرا آنچه را که درون خود دارد، از جانب تو سرچشمه میگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ببرده آب آتش روی تو
عالمی در آتشند از خوی تو
مشک و می را رنگ و مقداری نماند
ای نه مشک و می چو روی و موی تو
چشمکانت جاودانند ای صنم
[...]
ای شب تاری غلام موی تو
روز روشن پیشکار روی تو
چاکر روز و شبم تا روز و شب
نایبند از روی تو وز موی تو
بنده موی تو دلهای جهان
[...]
پشت پایی زد خرد را روی تو
رنگ هستی داد جان را بوی تو
گشته چون من کشتهای زنار دار
جان عیسی در صلیب موی تو
از پی خونریز جان خاکیان
[...]
ای جهانی پشت گرم از روی تو
میل جان از هر دو عالم سوی تو
صد هزاران آدمی را ره بزد
مردم آن نرگس جادوی تو
لاابالیوار خوش بر خاک ریخت
[...]
ای کمین گاه فلک ابروی تو
آبروی آفتاب از روی تو
جای جانها گوشه شب پوش تو
دام دلها حلقه گیسوی تو
رنگکی دارد بهشت آباد و باغ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.