گنجور

 
مسعود سعد سلمان

روز دی است خیز و بیار ای نگار می

ای ترک می بیار که ترکی گرفت دی

می ده به رطل و جام که در بزم خسروی

بنشست شاه شاد ملک ارسلان به می

شاهی که کرد چرخ و فلک را به زیر پای

تا کرد فرش شاهی و دولت به زیر پی

تا ملک را به نام وی اسناد کرد چرخ

کرد از زمانه نام ملوک زمانه طی

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عنصری

خوارزم گرد لشکرش ار بنگری همی

بینی علم علم تو بهر دشت و کردری

منوچهری

نوروز برنگاشت به صحرا به مشک و می

تمثالهای عزه و تصویرهای می

بستان بسان بادیه گشته‌ست پرنگار

از سنبلش قبیله و از ارغوانش حی

صد کارگاه ششترکرده‌ست باغ لاش

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از منوچهری
وطواط

فصل بهار آمد و بگذشت عهد دی

پیش آر، ای چراغ ری، اکنون چراغ می

تاریکی است مانده ز دی در نهاد ما

و آن جز چراغ می نبرد، ای چراغ ری

برکش نوا، که خاطب گل بر کشید صورت

[...]

سوزنی سمرقندی

ای پایگاه قدر تو بر خط استوی

از فر تو چو خلد برین گشته استوی

در باغ استوی طرب انگیز بگذران

لحن مغنیان خود از خط استوی

جان راغذا سماع خوش و روی نیکو است

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
قوامی رازی

روز دهم ز ماه محرم به کربلا

ظلمی صریح رفت بر اولاد مصطفی

هرگز مباد روز چو عاشور در جهان

کان روز بود قتل شهیدان به کربلا

آن تشنگان آل محمد اسیروار

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه