فصل بهار آمد و بگذشت عهد دی
پیش آر، ای چراغ ری، اکنون چراغ می
تاریکی است مانده ز دی در نهاد ما
و آن جز چراغ می نبرد، ای چراغ ری
برکش نوا، که خاطب گل بر کشید صورت
بر گیر می، که لشکردی بر گرفت پی
گرمست با مشاهدهٔ گل نشاط ما
اکنون که نیست وحشت دیدار سردی
شادی کنیم و گر نکنیم اندرین بهار
با این چنین مشاهده پس کی کنیم کی؟
باده خوریم، خاصه بدیدار شمس دین
صدری که روزگار ندیده مثل وی
دارد گه فصاحت و دارد گه سخا
چتکر فصیح وائل و بنده جواد طی
طبعش لوای علم در ایام کرده نشر
عدلش بساط ظلم ز آفاق کرده طی
در چشم حادثات شکوهش کشیده میل
بر جان نایبات نهیبش نهاده کی
آنجا که جود اوست نبینی خیال بخل
و آنجا که رشد اوست نبینی نشان غی
هرگز چنو بزرگ نبوده بهیچ عصر
هرگز چنو کریم نبوده بهیچ حی
گشته ز بیم کوشش او شیر جفت تب
مانده ز شرم بخشش او ابر یار خوی
در پیش قدر او ببلندی و مرتبت
تا لاف بیهده نزنی ، ای سپهر، هی!
همواره تا که گردد حادث گهر ز سنگ
پیوست تا که آید حاصل شکم ز نی
بادا دل و لیش بجام نشاط مست
بادا تن عدوش بدست هلاک فی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تغییرات طبیعی و فصل بهار اشاره میکند و از دوری زمستان و سردی آن صحبت میکند. او به چراغ می و شادی ناشی از دیدار گلها و زیباییهای بهار دعوت میکند و میگوید که باید از زندگی لذت ببریم. شاعر به ستایش شخصیتی به نام شمس دین میپردازد و او را فردی فصیح، بخشنده و عادل میداند که در هر زمان بینظیر است. این شخصیت به شرایط جامعه و طبیعت کمک کرده و امید و شادی را به ارمغان میآورد. شاعر از شایستگیها و ویژگیهای عالی او سخن میگوید و تأکید میکند که کسانی باید از او الهام بگیرند و در شادی و مهمانیها شرکت کنند.
هوش مصنوعی: فصل بهار فرا رسیده و دوران گذشته به پایان رسیده است. حال ای چراغ روشن، وقت آن است که به میپردازیم.
هوش مصنوعی: در درون ما از گذشته تاریکی هایی باقی مانده است و تنها چیزی که میتواند آن را برطرف کند، نور شراب است، ای روشنیبخش شهر ری.
هوش مصنوعی: این شعر به ما میگوید که با عشق و زیبایی همراه شویم. نوای خوشی را برپا کن، زیرا معشوقه مانند گلی زیباست که چهرهاش را به سمت ما فرستاده است. همچنین، به ما پیشنهاد میشود که از زندگی لذت ببریم و لحظات خوش را غنیمت بشماریم، چرا که مانند لشکری که بر دوش میکشد، بر دوش ما نیز مسئولیتها و چالشها وجود دارد. پس بیایید شاد باشیم و زندگی را جشن بگیریم.
هوش مصنوعی: با دیدن گل، حال ما خوش و شاداب است، حالا دیگر از سردی و ترس دوری دیدار خبری نیست.
هوش مصنوعی: در این بهار، بیایید شادی کنیم، حتی اگر نکنیم. با دیدن این همه زیبایی، چه زمانی باید شادی کنیم؟
هوش مصنوعی: ما شرابی مینوشیم، به ویژه در دیدار با شمس دین؛ انسانی که روزگار نظیری برای او ندیده است.
هوش مصنوعی: گاهی سخنوری و فصاحت دارد و گاهی بخشندگی و generosity. او مانند کسی است که هم خوش بیان است و هم کریم و دستو-dل باز.
هوش مصنوعی: شخصیت او علم و دانش را در روزگار خود گسترش داده و با عدالتش بی عدالتی و ظلم را از هر سو برچیده است.
هوش مصنوعی: در دل حوادث، عظمت او چنان است که هر کس را به جان خود میکشاند و او را از خواب غفلت بیدار میسازد.
هوش مصنوعی: در جایی که generosity و بخشش وجود دارد، هرگز تفکر بخل را نخواهی دید و در جایی که کمال و رشد انسانیت جاری است، نشانی از کجفهمی و نادرستی نخواهی یافت.
هوش مصنوعی: در هیچ زمانی هیچ فردی به اندازه او بزرگ و بزرگوار نبوده است.
هوش مصنوعی: به خاطر تلاش و کوشش او، شیر نر از ترس او فراری شده است و ابر یاری به خاطر شرم از بخشش او، در جا مانده است.
هوش مصنوعی: برای اینکه به مقام و جایگاهش احترام بگذاری و دربارهاش ادعای بیمحتوا نکنی، ای آسمان، سکوت کن!
هوش مصنوعی: همیشه تا زمانی که اتفاقی با ارزش از سنگ بیرون بیاید، باید منتظر بود تا ثمرهای از نی به وجود بیاید.
هوش مصنوعی: به امید آنکه دل و جانم بیخبر از غم و غصه شاد و خوشحال باشد، و تنم نیز گرفتار درد و هلاکت نشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خوارزم گرد لشکرش ار بنگری همی
بینی علم علم تو بهر دشت و کردری
نوروز برنگاشت به صحرا به مشک و می
تمثالهای عزه و تصویرهای می
بستان بسان بادیه گشتهست پرنگار
از سنبلش قبیله و از ارغوانش حی
صد کارگاه ششترکردهست باغ لاش
[...]
روز دی است خیز و بیار ای نگار می
ای ترک می بیار که ترکی گرفت دی
می ده به رطل و جام که در بزم خسروی
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به می
شاهی که کرد چرخ و فلک را به زیر پای
[...]
ای پایگاه قدر تو بر خط استوی
از فر تو چو خلد برین گشته استوی
در باغ استوی طرب انگیز بگذران
لحن مغنیان خود از خط استوی
جان راغذا سماع خوش و روی نیکو است
[...]
روز دهم ز ماه محرم به کربلا
ظلمی صریح رفت بر اولاد مصطفی
هرگز مباد روز چو عاشور در جهان
کان روز بود قتل شهیدان به کربلا
آن تشنگان آل محمد اسیروار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.