گنجور

 
کمال خجندی

دال زلف و الف قامت و میم دهنش

هرسه دامند و بدان صید جهانی چو منش

نتوانست نبا را ز میانش پوشید

آن قبا بود و بریده به ند پیرهنش

با همه دامن پاکیزه چو گل جز به خیال

پیرهن نیز نپارست به سودن بدنش

زآن لب پر ز شکر لطف می بارد و حسن

که بپرورده خط او به نبات حسنش

گونیا غنچه به آن لب ز لطافت دم زد

که دهان خرد کند باد صبا از زدنش

با تو هر سرو که از ناز به دعوی افتد

باغبانان سوی آتش بکشند از چمنش

عالمی روی نهادند به گفتار کمال

که خیالات لطیف است در آب سخنش

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
امیرخسرو دهلوی

نام سرچشمه حیوان چه بری با دهنش؟

سخن قند، مگو با لب شکر شکنش

گر زند با دهنش پسته ز بی مغزی لاف

هر که بیند شکند با لب و دندان دهنش

ای صبا، گوی ز من غنچه تر دامن را

[...]

خواجوی کرمانی

آنک جز نام نیابند نشان از دهنش

بر زبان کی گذرد نام یک همچو منش

راستی را که شنیدست بدینسان سروی

که دمد سنبل سیراب ز برگ سمنش

هر که در چین سر زلف بتان آویزد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خواجوی کرمانی
حافظ

یا رب این نوگُلِ خندان که سپردی به مَنَش

می‌سپارم به تو از چشمِ حسودِ چَمَنَش

گرچه از کویِ وفا گشت به صد مرحله دور

دور باد آفتِ دورِ فلک از جان و تَنَش

گر به سرمنزل سلمی رَسی ای بادِ صبا

[...]

اهلی شیرازی

ای اجل مهلت من ده که ببوسم دامنش

دشمنم نیزمکش تا بکشد رشگ منش

چون شکایت کنم از دوست که خون ریخت مرا

هرکه شد کشته ز معشوق نباشد سخنش

دهنش گفت که دردت کنم از بوسه دوا

[...]

نظیری نیشابوری

یارب آن سرو که پرورده ای از اشک منش

آفت صرصر بیگانه ببر از چمنش

خاتم لعل سلیمانی او باز آورد

پیش از آن دم که برد آب و صفا اهرمنش

عشق شوریدگیم می طلبد می ترسم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه