گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
خیالی بخارایی

مرا تا سوز دل هر شب بلای تن نخواهد شد

چو شمع این راز پنهانم تو را روشن نخواهد شد

به سعی غمزه و ابرو مکن تاراج ملک دل

که تدبیر چنین کاری به مکر و فن نخواهد شد

کسی کاو همچو ابراهیم ننهد پای در دعوی

به معنی آتش محنت بر او گلشن نخواهد شد

به اول تا نخواهد شد ز خود بیرون دل ریشم

حریم کعبهٔ کوی تواش مسکن نخواهد شد

همان بهتر که در بازی خیالی سر به تیغ او

که حکم قاطع است این دِین و از گردن نخواهد شد