روی تو طعنه بر گُل سیراب میزند
لعل تو خنده بر شکر ناب میزند
سنبل شکسته خاطر از آن است در چمن
کز رشک سبزهٔ خطِ تو تاب میزند
خوش وقت نرگس تو که در عین سرخوشی
پیوسته در میانهٔ گل خواب میزند
در آرزوی خیل خیال تو هر شبی
باران اشک خانهٔ چشم آب میزند
روی از درش متاب خیالی به هیچ باب
چون مرد عشق لاف از این باب میزند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
(چشمت که راه توبه احباب می زند
ساغر به طاق ابروی محراب می زند)
(یک صبحدم به طرف گلستان گذشته ای
شبنم هنوز بر رخ گل آب می زند؟)
حرفی اگر بعاشق بیتاب میزند
شرمش تپانچه بر گل سیراب میزند
یک چشم دیده است در آیینه خویش را
بر چهره اش هنوز عرق آب میزند
کرده است چشم مست تو میخانه ها خراب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.