گنجور

 
خالد نقشبندی

ندارد هیچ کس یاری چو یار من همایون فر

خجسته طلعت و فرخ رخ و ماه و سعید اختر

صنوبر قامتی،آهو شکاری، کبک رفتاری

سمن بوئی، قمر روئی، ملک خویی، پری پیکر

جبین مری، پری چهر، ستمکاری، دل آزاری

شهی سرکش، بتی سر خوش، نگار آتش، مه انور

به طلعت خور، به سیما مه، به مو سنبل، به خط سبزه

دهان غنچه، لبان پسته، زبان طوطی، سخن شکر

خجل از گردن و روی و لب و موی و قد اویند

صراحی و گل و صهبای ناب و عنبر و عرعر

برفت از سحر چشم و عشوه ناز و نگار وی

خرد از سر، روان از تن، شکیب از دل دلم از بر

ز مژگان سیاه و غمزه او قتل خالد را

مرتب کرده پیکان و خدنگ و ناوک و خنجر

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
رودکی

نگارینا، شنیدستم که: گاه محنت و راحت

سه پیراهن سلب بوده‌ست یوسف را به عمر اندر

یکی از کید شد پر خون، دوم شد چاک از تهمت

سوم یعقوب را از بوش روشن گشت چشم تر

رخم ماند بدان اول، دلم ماند بدان ثانی

[...]

عنصری

گه آن آراسته زلفش زره گردد گهی چنبر

گه آن پیراسته جعدش ببارد مشگ و گه عنبر

رخی چون نو شکفته گل ، همه گلبن برنگ مل

همه شمشاد پر سنبل ، همه بیجاده پر شکر

برو از نیکوئی معنی ، بغمز از جادوئی دعوی

[...]

عسجدی

کهی چون طور سینا بود ازو آویخته ثعبان

ز پشت او درخشنده کف موسی پیغمبر

به پشت ژنده‌پیلان برنشسته ناوک‌اندازان

چو عفریتان آتشبار بر کوه گران پیکر

ازرقی هروی

عروس ماه نوروزی چه کرد آن دانۀ گوهر؟

که نورش ماه تابان بود و سعدش زهرۀ ازهر

هزاران صورت رنگین نگاریده برو مانی

هزاران پیکر طبعی بر آورده از و آزر

بر آن هر صورتی رخشان ، زمشک لعلگون صدره

[...]

قطران تبریزی

اگر بتگر چنو داند نگاریدن یکی پیکر

روا باشد اگر دعوی خلاقی کند بتگر

نه چون او پیکری آید نه حورالعین چنو زاید

نه گر باشد پری شاید چنو هرگز پری پیکر

بدو رخ چون شکفته گل بدو لب چون فشرده مل

[...]

مشاهدهٔ ۵ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه