زهی ز باده ی لعلت در آتش آب زلال
یکی ز حلقه بگوشان حاجب تو هلال
ندای عشق چو در داد خال مشکینت
بگوش جان من آمد ز روضه بانگ بلال
تو کلک منشی تقدیر بین بدان خوبی
نهاده بر سر نون خط تو نقطه ی خال
چون در خیال خیال آید آن خیال چو موی
نرفت یکسر مو نقشش از خیال خیال
منال بلبل بیدل چو می شود حاصل
ترا بکام دل از بوستان عشق منال
اگر زکوی تو دورم نمی شوم نومید
چرا که مرد بهمّت بُود چو مرغ ببال
ترا حرام نباشد که خون ما ریزی
که هست پیش خداوند خون بنده حلال
چنان بچشمه ی نوش تو آرزومندم
که راه بادیه مستسقیان بآب زلال
زمن چه دید که هر دم که آید از کویت
چو باد بگذرد از پیش من نسیم شمال
رسانده ام بکمال از محبت تو سخن
اگرچه گفته ی خواجو کجا رسد بکمال
شب فراق بگفتیم ترک صبح امید
جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و آرزوهای شاعر نسبت به محبوبش میپردازد. شاعر با استفاده از تشبیهات و نمادهای مختلف، عشق خود را توصیف میکند و از زیباییهای محبوبش سخن میگوید. او از دلایل دوریاش از محبوب نمینالد و بر این باور است که عشق میتواند او را به سوی محبوبش هدایت کند. شاعر به زلالی و شیرینی عشق اشاره دارد و به طور کلی حس شوق و امید به وصال را در دل دارد. در پایان، شاعر بر این نکته تأکید میکند که هرچند از محبوبش دور است، اما امید به وصل و دیدار او همچنان در دلش زنده است.
هوش مصنوعی: شراب تند و شیرین تو مانند آبی شفاف و زلال، در دل آتش میسوزد. یکی از نگهبانان حلقهات، ماهی است که زیبایی تو را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: ندای عشق مانند صدای دلکش و دلنواز خال سیاه تو به جانم رسید و من آن را از باغ بهشتی که بانگ بلال در آن شنیده میشود، دریافت کردم.
هوش مصنوعی: تقدیر تو مانند یک نویسنده زبردست عمل کرده و زیباییهای خاصی به زندگیات بخشیده است. در این میان، خط تو یک نقطهی خاص و منحصر به فرد دارد که تأثیر فوقالعادهای بر زندگیات میگذارد.
هوش مصنوعی: وقتی در ذهن، تصوری از یک خیال شکل میگیرد، همان خیال مانند مویی است که بهطور کامل از بین نرفته، ولی اثرش هنوز در ذهن باقی مانده است.
هوش مصنوعی: بلبل ناراحت نباش، وقتی که میوه عشق را به دست میآوری، دلشکستگیات را فراموش کن و از باغ عشق لذت ببر.
هوش مصنوعی: اگر از محلهات دور باشم، ناامید نمیشوم، زیرا مردان قوی و با اراده مانند پرندگانی هستند که همیشه پرواز میکنند.
هوش مصنوعی: برای تو نباید مجاز باشد که خون ما را بریزی، زیرا در پیشگاه خداوند، خون بنده حلال است.
هوش مصنوعی: به قدری به طعم نوشیدنی تو علاقهمند هستم که مانند thirsty travelers در بیابان، آرزو دارم که در مسیرم به آب زلالی برسم.
هوش مصنوعی: هر بار که تو از کوی خودت میگذری، مثل نسیم شمالی از کنار من عبور میکنی و من نمیفهمم که تو از من چه میخواهی یا چه حسی نسبت به من داری.
هوش مصنوعی: من به کمال محبت تو سخن را رساندهام، هرچند که گفتههای خواجو به آن کمال نمیرسد.
هوش مصنوعی: در شب جدایی گفتیم که صبح امیدی نخواهیم داشت، جز آنکه قدردانی کنیم از روز وصالی که در آن نگفتیم چه مقدار شکرگزاری کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جزای آن که نگفتیم شکر روز وصال
شب فراق نخفتیم لاجرم ز خیال
همین شعر » بیت ۱۱
شب فراق بگفتیم ترک صبح امید
جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال
کسان که تلخی زهر طلب نمیدانند
ترش شوند و بتابند رو ز اهل سؤال
تو را که میشنوی طاقت شنیدن نیست
مرا که میطلبم خود چگونه باشد حال؟
شکفت لاله تو زیغال بشکفان که همی
[...]
به سیصد و چهل و یک رسید نوبتِ سال
چهارشنبه و سه روز باقی از شوّال
بیامدم به جهان تا چه گویم و چه کنم
سرود گویم و شادی کنم به نعمت و مال
ستوروار بدینسان گذاشتم همه عمر
[...]
اگر کمال بجاه اندر است و جاه بمال
مرا ببین که ببینی کمال را بکمال
من آن کسم که بمن تا بحشر فخر کند
هر آنکه بر سر یک بیت من نویسد قال
همه کس از قبل نیستی فغان دارند
[...]
همیشه گفتمی اندر جهان به حسن و جمال
چو یار من نبود وین حدیث بود محال
من آنچه دعوی کردم محال بود و نبود
از آنکه چشم من او را ندیده بود همال
ز نیکویی که به چشم من آمدی همه وقت
[...]
ز نور قبۀ زرین آینه تمثال
زمین تفته فرو پوشد آتشین سر بال
فروغ چتر سپهری بیک درخشیدن
بسنگ زلزله اندر زند بگاه زوال
درر چو لاله شود لعل در دهان صدف
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.