حَنّ فی روض الهوی قلبی کما ناح الحِمام
قُم بتغرید الحَمایم و اسقِنی کاس المُدام
خون دل تا چند نوشم باده ی نوشین بیار
تا بشویم جامه ی جانرا بآب چشم جام
باحَ دمعی فی الفیافی و استشبت لوعتی
خیز و آبی بر دل پر آتشم ریز ای غلام
از فروع شمع رخسارم منور کن روان
وز نسیم گلشن وصلم معطر کن مشام
فی ضُلوعی تو قدالنّیران من شّجرِ النوی
فی عیونی تو جد الطّوفان من ماء الغَرام
چون برون از باده ی یا قوت فامم قوت نیست
قوت جانم ده ز جام باده ی یاقوت فام
صبحدم دلرا براح روح پرور زنده دار
کان زمان از عالم جان می رسد دلرا پیام
هان فی فرط الاسی مُذنبت فی قلبی الاسی
غاب فی طول العِنا اِذغیب عن عینی المنام
چون شما را هست دلبر در برو دل برقرار
لا تلوموا فی التصابی قلب صَلبِ مُستهام
گفتم از لعل لب جانان بر آرم کام جان
ضاع فی روم المنی عمری و ما مکث المرام
هر که گردد همچو خواجو کشته ی شمشیر عشق
روضه ی فردوس رضوانش فرستد و السلام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف احساسات عاشقانه و دردهای ناشی از عشق میپردازد. او از زیبایی محبوبش و تأثیر عمیق آن بر دل و جانش صحبت میکند. با یادآوری میزند که چگونه عشق او را رنج میدهد و در عین حال زندگیاش را پر از جذابیت میکند. شاعر از خاطرات و لحظات شیرین عشق خود میگوید و تمنا دارد که محبوبش با لطافت و زیباییاش به او آرامش و زندگی بخشد. در نهایت، او آرزوی رسیدن به رضایت و آرامش در کنار معشوق را دارد و به نوعی از سرنوشت عاشقانی که جان خود را در راه عشق دادهاند، یاد میکند.
هوش مصنوعی: در باغ عشق، قلب من مانند پرندهای نالان میشود. بیا با آواز دلنشین خودم را سیراب کن و به من جام شراب بده.
هوش مصنوعی: چقدر باید از درد دل بنالم؟ بیا و می خوشگلی بیاور تا با اشک چشمانم لباس جان را شستشو دهم.
هوش مصنوعی: با اشکی در بیابانها میگریم و درد آتشینم را با زبانی مختصر بیان میکنم. ای پسر، بر دل آتشینم آب بریز.
هوش مصنوعی: چهرهام را با نور شمع روشن کن و جانم را با نسیم گلستانت معطر ساز.
هوش مصنوعی: در دلهای من آتش عشق تو میسوزد، مانند آتش سوزان در دل درختان. در چشمان تو طوفان عشق وجود دارد، مانند دریایی از احساسات و اشتیاق.
هوش مصنوعی: وقتی که از شراب قرمز رنگ دور باشم، هیچ نیرویی در من باقی نمیماند. جانم را از جام شراب قرمز رنگی که به من قوت میدهد، پر کن.
هوش مصنوعی: در صبح زود، دل را با روح مثبتی زنده نگهدار، زیرا در آن زمان، پیامهایی از دنیای جان به دل میرسد.
هوش مصنوعی: اینجا در شدت اندوه، گناهی در قلبم وجود دارد که در طول انتظار غیبت کرده است، زمانی که خواب از چشمانم غایب شده است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که شما دلبر دارید، دل خود را نگهدارید و در این عشق بیتدبیری نکنید؛ دلهای سخت و بیعاطفه هم از عشق سرشارند.
هوش مصنوعی: گفتم از زیباییهای لبهای معشوق به کام دل برسم، اما در این مدت که در جستجوی آرزوها هستم، عمرم به پایان رسیده و به نتیجهای نرسیدهام.
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند خواجو در برابر عشق تسلیم شود، جانش را تقدیم کند، به بهشت و نعمتهای آن خواهد رسید و تمام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ز سیمینه فکنده در بلورینه مدام
هم بساعد چون بلوری هم بتن چون سیم خام
سرو داری ماه بار و ماه داری لاله پوش
لاله داری باده رنگ و باده داری لعل فام
زلف تو مشک سیاه و جعد تو شمشاد تر
[...]
آن زبرجد رنگ مشکین بوی و طعمش طعم شهد
رنگ دیبا دارد و بوی قماری عود خام
چون تو ببریدی شود هر یک از آن ده ماه نو
ور نبری باشد او در ذات خود ماه تمام
تا شد از گل بوستان سیمگون بیجاده فام
بوی و رنگ از گل ستاند و باده و بیجاده وام
از شکوفه باد در بستان شده لؤلؤ فشان
وز شقایق سنگ در صحرا شده بیجاده فام
حور عین از خلد اگر عمدا ببستان بگذرد
[...]
حلم باید مرد را تا کار او گیرد نظام
صبر باید تا ببیند دوست دشمن را به کام
عادت ایوب و ابراهیم صبر و حلم بود
شد به صبر و حلم پیدا نام ایشان از انام
صنع یزدان همچنانکایوب و اپراهیم را
[...]
ای همیشه بوده راه دین احمد را قوام
همچنان چون پیش ازین ملک ملکشه را نظام
عفو تو خط درکشد هر جا که بیند یک خطا
اسم تو گردن نهد آنجا که بیند یک تمام
آسیای فتنه فرق دشمنت را کرد آس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.