گنجور

 
خاقانی

من که خاقانیم به منت شاه

پشت خم کرده‌ام ز بار عطا

شاخ را پشت خم کند میوه

هم ز فیض سحاب و بر صبا

شکر دارم که فیض انعامش

داد نان پاره و آبروی مرا

مرغ کابی خورد به کشور شاه

کند از بهر شکر سر بالا

من که نان ملک خورم به سجود

سر به زیر آرم از برای دعا

همه کس ز آسمان کند قبله

پشت گرداند از رکوع دوتا

و آسمان بر درش سجود آورد

گفت سبحان ربی الاعلی

جود شاه ارچه رزق را سبب است

لیکن آن را مسبب است خدا

حسب رزق از خدای دارم و بس

حسبنا الله وحده ابدا

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
فرخی سیستانی

نیگلون پرده برکشید هوا

باغ بنوشت مفرش دیبا

آبدان گشت نیلگون رخسار

و آسمان گشت سیمگون سیما

چون بلور شکسته، بسته شود

[...]

مسعود سعد سلمان

دوش در روی گنبد خضرا

مانده بود این دو چشم من عمدا

لون انفاس داشت پشت زمین

رنگ زنگار داشت روی هوا

کلبه ای بود پر ز در یتیم

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
ابوالفرج رونی

بادبان برکشید باد صبا

معتدل گشت باز طبع هوا

خاک دیبا شدست پر صورت

جانور گشته صورت دیبا

شاخ چون کرم پیله گوهر خویش

[...]

سوزنی سمرقندی

نور دین نور عین مهر و وفا

آفریده شده ز لطف خدا

هر که از مهر و از وفا زاید

زو نیاید بعمر جور و جفا

نور دین را هر آینه نکند

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه