خدا یگان شریعت پناه اهل هنر
که امر جزم ترا روزگار منقادست
زمین ز حلم تو در آرزوی تو قیرست
خرد ز کلک تو در انتظار ارشادست
چو در معانی ذات تو می کنم فکرت
کمینه خاطر وقّاد و طبع نقّادست
به زیر سایۀ اقبال تست آن مجمع
که آفتاب درو از عداد افرادست
شمایل تو در احیای رسمهای کرم
بدیع نیست که گویم قرین ایجادست
درون هر سه سرانگشت تست حیزّ جود
چنان که جسم که محدود بر سه ابعادست
تراست مشرع جودی که در موارد ان
سحاب گوهر پاش از حساب ورّادست
نه زایر تو مکلّف به ذلّ خواستن است
نه بخشش تو مکدّر به خلف میعادست
حدیث دانش ازین پیش اگر چه نازل شد
به پشتی تو کنون سخت عالی اسنادست
به آب و آتش آبستنست خاطر تو
زهی گهر که درو اجتماع اضدادست
چو خیل رنگ شود مضطرب ز هیبت تو
نهاد کوه که ثابت ترین اوتادست
نیافت مشتری از دولت تو راغبتر
متاع فضل که دیرست تا بمن زادست
فنون لطف و کرمها که از تو معهودست
مرا ذخیرۀ اولاد و فخر اجدادست
بجز بخدمت تو هر کجا که کردم روی
کسم نگفت که این خود کدام قوّادست
نوازشی که مرا می کنی غریزت تست
نه آنکه خدمت من در کحلّ احمادست
چگونه حصرایادیّ تو توانم کرد
که لطفهای تو نا منتهی چو اعدادست
ولیک یک سخن اندر ضمیر من ماندست
که آن سخن را امروز وقت ایرادست
ز بخششت چو رسیدند همگنان بمآت
چرا هنوز رهی در مقام آحادست
رسید عید و مرا دسترس به تکبیرست
ز چیزها که کسان را به عید معتادست
خجسته باد چو روی تو بر تو مقدم عید
که سر بسر همه ایّام تو خود اعیادست
دعای جان تو در سینۀ سحر خیزان
بهینه واسطۀ عقدهای او را دست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش خدا و ویژگیهای او میپردازد. شاعر به یگانگی و بینظیر بودن ذات الهی اشاره میکند و آن را پناه هنر و خلاقیت میداند. از حلم و خرد الهی یاد کرده و ابراز امیدواری میکند که معانی عمیق خداوندی در فکر او به پرواز درآید. شاعر به صفات خدا از جمله جود و کرامت اشاره میکند و میگوید که وجود او همچون آفتابی است که بر همگان تابیده و برکاتش را شامل حال بندگان میکند. او همچنین به ارتباط خود با خدا و تأثیرات محبت و لطف خداوند در زندگیاش اشاره دارد و در نهایت به اهمیت روز عید و دعای خداوند برای بندگانش تأکید میکند. گفتگو دربارهی فضل و کرم الهی و درک عمیق انسان از آن، محورهای اصلی این شعر هستند.
هوش مصنوعی: خداوند تنها راه و روش را برای هنرمندان قرار داده است و عالم برای آنها به طور قطع و بدون شک تسلیم است.
هوش مصنوعی: زمین به خاطر صبر و بردباری تو در آرزوی تو مانند تار و پود گرانبهایی است و عقل و اندیشه از قلم تو در انتظار هدایت و راهنمایی است.
هوش مصنوعی: وقتی به عمق وجود تو فکر میکنم، ذهن من بسیار فعال و تحلیلگر است.
هوش مصنوعی: زیر سایهی خوشبختی تو، آن جمعی که در آن قرار دارند، همچون آفتاب در میان افراد دیگر به شمار میروند.
هوش مصنوعی: ظاهر تو در بازآفرینی رفتارهای مهربانی، چیز جدیدی نیست که بخواهم بگویم که با خلق و خلقت در ارتباط است.
هوش مصنوعی: در دل هر سه انگشت تو، نعمت و سخاوت نهفته است، مانند اینکه جسمی که تنها محدود به سه بعد است، در خود عمق و وسعت دارد.
هوش مصنوعی: سخن از کسی است که همچون بارش باران، نعمت و برکت را به همراه دارد و در زمانهای مناسب، زمین را با جواهرات خود پر میکند و همه چیز را حسابشده و با دقت انجام میدهد.
هوش مصنوعی: نه زائر تو ملزم به خوار شدن به خاطر درخواست خود است و نه بخشش تو با شکستن وعدهات تحتالشعاع قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: گفتمان دانش اگرچه از گذشته به ما رسیده، اکنون به خوبی مستند و معتبر است.
هوش مصنوعی: دل تو در حالتهایی چون آب و آتش سرشار از احساسات و تضادهاست. به راستی، تو گوهری هستی که در درون خود همزمان ویژگیهایی کاملاً مختلف و متضاد را در بر دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که گروهی از رنگها به خاطر عظمت تو به تپش میافتند، باید توجه کرد که کوهها که از محکمترین پایهها هستند نیز تحت تأثیر آن هیبت قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: هیچکس از نعمت و فضل تو بیشتر از من خواهان این کالا نیست، زیرا مدتهاست که بر من تاثیر گذاشته و مرا تحت تاثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: خلاقیت و نیکوییهایی که از تو انتظار میرود، برای من باعث افتخار نسلها و میراث اجدادم است.
هوش مصنوعی: هر جا که رفتم و با کسی روبرو شدم، هیچکس نگفت که من در خدمت تو هستم و این خود چه کسی است.
هوش مصنوعی: نوازش و مهربانی که با من میکنی ناشی از ذات و رفتار طبیعی توست، نه به این دلیل که بخواهی به من کمک کنی یا به من خدمت کنی.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم یاد تو را محدود کنم در حالی که محبتها و لطفهای تو بیپایان و شگفتانگیز است؟
هوش مصنوعی: اما یک سخن در دل من باقی مانده است که امروز زمان مناسب برای بیان آن است.
هوش مصنوعی: وقتی که همه به تو بخشش کردند و نزد تو آمدند، چرا هنوز راه تو در میان افرادی عادی و معمولی است؟
هوش مصنوعی: عید فرا رسیده و من دسترسی به تکبیر دارم، در حالی که دیگران به چیزهایی عادت کردهاند که در این روز مورد توجه قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: خوشا به حال تو که روز عید به تو میآید، چرا که تمام روزهای دیگر برای تو همواره جشن و شادمانی است.
هوش مصنوعی: دعای تو در دل کسانی که بیدار و پویا هستند، تأثیر زیادی دارد و میتواند آنها را به موفقیت برساند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهان و کار جهان سر بسر همه بادست
خنک کسی که ز بند زمانه آزادست
ثبات نیست جهان را به ناخوشی و خوشی
که او به عهد وفا سخت سست بنیادست
گلی به دست که دادست روزگار بگو؟
[...]
جهان و کار جهان سر به سر اگر بادست
چرا ز باد مکافات داد و بیدادست
به باد و بود محمد نگر که چون باقیست
ز بعد ششصد و پنجاه سخت بنیادست
ز باد بولهب و جنس او نمیبینی
[...]
هر آن نصیبه که پیش از وجود ننهادست
هر آن که در طلبش سعی میکند بادست
سر قبول بباید نهاد و گردن طوع
که هرچه حاکم عادل کند نه بیدادست
کلید فتح اقالیم در خزاین اوست
[...]
مباش بندهٔ آن کز غم تو آزادست
غمش مخور، که به غم خوردن تو دلشادست
مریز آب دو چشم از برای او در خاک
که گر بر آتش سوزنده در شوی بادست
کجا دل تو نگه دارد؟ آنکه از شوخی
[...]
نه هر گیاه که در باغ رست شمشادست
نه هر درخت که پیر است سرو آزادست
نه هر که را لب چون شکرست شیرینست
نه هر که کوه تواند برید فرهادست
هزار فکر دقیقست فکر بکر اینجا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.