جهان کرم پادشاه شریعت
که هستت بر اقلیم دین شهر یاری
تو آن سرفرازی که فیض بنانت
بریزد همی آب ابر بهاری
تو آنی که روی قدرت توانی
که پیشانی شیر گردون بخاری
تو آن فیض بخشی که در روز جودت
چو کان گشت دریا زبس خاکساری
فلک از سر صدق تو صبگاهی
کند در هوایت چو من جان سپاری
مزاج صبازان سبب روح بخش است
که کردست با خلقت آمیزگاری
درختان لطف ترا میوه آبی
نهنگان خشم ترا معده ناری
قضا کی شدی ضامن رزق مردم ؟
اگر نه کفت را گرفتی بیاری
گشایش زجود تو می یابد ارنی
عروق امل را ببندد مجاری
بگاورسۀ مشک بر صفحۀ سیم
کند کلک تو هر زمان خرده کاری
بقای ابد را به محشر همانا
بمسمار مهرت بود استواری
خور تیغ زن گرچه هرشب زبأست
درین خاک توده گزیند تواری
ضمیر تو هر روز گیسو کشانش
ببازار گیتی برآرد بخواری
وقار ترا کوه می خوانم انصاف
ازین بیشتر چون بود بردباری
بسیلاب انعام تو شسته گردد
ز روی جهان وصمت خاکساری
قضا را بس است این قدر شغل کورا
بدیوان حکمت بود پیشکاری
کسی را که یک ذرّه در سایه گیری
زخورشید تابان سرش برگذاری
سوی مهر اگر بنگرد تیز کینت
چو سایه بخاک اندر افتد بزاری
تو سلطان سیّار کان وجودی
چو خورشید ازین روی لندر مداری
بقدر و بزرگی علی رغم دشمن
بحمدالله امروز هریک هزاری
فلک رفعتا ! پیش صدر توام هیچ
زبان سخن نیست از شرمساری
درین چند روز از جفا آن کشیدم
که گر برشمارم تو باور نداری
چه از خاصۀ خود، چه از خویش و پیوند
چه از شرمساری ، چه از سوگواری
همانا که اندر ازل کار ما را
قرار افتادست بر بی قراری
کسی را که تیره شود آب دولت
زآب حیاتش بود ناگواری
سزاوار آنی و در خورد اینم
که بر ما و بر عجز ما رحمت آری
از آن می نمائیم بر جرم اقدام
که عفوت زما می کند خواستاری
غریب و پراکنده و مستمندیم
تبه حال و حیران زبد روزگاری
نباشد ترا ضایع از کردکارت
اگر بی کسان را کنی دستیاری
حقوق قدیمیِ ما خود رها کن
نه هستیم آخر ترا زینهاری
چو هرکس رسیدند از دولت تو
باسب و ستور و مهد و عماری
اگر خسته یی را زشوق رکابت
کند فی المثل آرزوی سواری
توقّع چنانست کز من دعا گوی
بحکم کرم این گنه در گذاری
بر اهل نیشابور فرخنده بادا
قدوم تو در دولت کامکاری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به تمجید و ستایش از پادشاه و مقام او در راستای دین و عدالت پرداخته است. شاعر از ویژگیهای پادشاه، از جمله generosity (سخاوتمندی) و قدرت او در برآوردن نیازهای مردم سخن میگوید. او همچنین به این نکته اشاره میکند که پادشاه به مانند خورشیدی است که نورش بر همه تابیده و همه در سایهی لطفش قرار دارند.
شاعر به احساس ضعف و نیازمندی خود و دیگران اشاره میکند و درخواست رحمت و کمک از پادشاه را دارد. او بیان میکند که با وجود مشکلاتی که در زندگی دارند، از پادشاه توقع دعا و یاری دارد و بر این باور است که پادشاه با کرم خود میتواند گناهان و نواقص مردم را ببخشد.
در نهایت، شاعر برای مردم نیشابور آرزوی خوشبختی و کامیابی در سایهی وجود پادشاه را میکند. به طور کلی، شعر ترکیبی از ستایش، درخواست یاری و ابراز نیازمندیهای مردم به پادشاه است.
هوش مصنوعی: جهان همچون کرمی است که پادشاه شریعت است و تو بر سرزمین دین در شهر یاری قرار داری.
هوش مصنوعی: تو آن کسی هستی که با نعمتهای خود، همچون باران بهاری، برکات و فیضها را میپاشی و زندگی را سرشار از خوشی و رونق میکنی.
هوش مصنوعی: تو همان کسی هستی که قدرت تو مانند قدرت شیر بر آسمان است.
هوش مصنوعی: تو بخشندهای که در روز بخشش، مانند دریایی به وسعت خاکساری و فروتنی، فیض و نعمت میپاشی.
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر صداقت تو هر صبح در عشق تو به تپش در میآید، زمانی که تو جانت را فدای عشق کنی.
هوش مصنوعی: طبیعت خوشدلها باعث آرامش روح انسان میشود و این ترکیب در خلقت آنها وجود دارد.
هوش مصنوعی: درختان برای تو میوهای خوشمزه دارند و نیروی خشم تو همچون هیولاهایی در دریا عمل میکند و این خشم میتواند به آتش تبدیل شود.
هوش مصنوعی: تو چطور مسئول تامین رزق مردم شدی؟ مگر نه اینکه تنها با کمک و یاری دیگران میتوانی به این کار بپردازی؟
هوش مصنوعی: بیت اشاره دارد به این که گشایش و رهایی از طریق خلوص و عبادت تو حاصل میشود، به طوری که در این حالت، مشکلات و راههای بسته به زندگی فرد باز میشود. در واقع، لطف و رحمت الهی باعث میشود تا فرد بتواند بر موانع و چالشها غلبه کند.
هوش مصنوعی: مشک بر روی صفحه نقرهای مینشیند و قلم تو هر لحظه چیزهای ریز و زیبایی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: دوام و پایداری ابدی به خاطر عشق توست که مانند میخی محکم در قلبم نشسته است.
هوش مصنوعی: خورشید هر شب تیره و تار است، اما در این خاک هنوز باید برگزید و انتخاب کرد.
هوش مصنوعی: ضمیر تو هر روز با آرایش و زیبایی خود را به نمایش میگذارد و در دنیا خود را به دیگران معرفی میکند.
هوش مصنوعی: من تو را به قدرت و استحکام کوه تشبیه میکنم، چون میزان صبر و بردباری تو از انصاف بیشتر است.
هوش مصنوعی: با بارش رحمت تو، دنیا از آلودگی پاک خواهد شد و خاموشی و فروتنی بر آن حاکم خواهد گردید.
هوش مصنوعی: سرنوشت، به قدر کافی برای این کار عجیب کافی است؛ این شغل، به نوعی پیش از این، در دیوان حکمت، مسئولیت داشته است.
هوش مصنوعی: کسی که تنها یک لحظه هم زیر سایه خورشید درخشان میرود، ارزش و مقام او را بالا میبرد.
هوش مصنوعی: اگر به سوی عشق توجه کنی، کینهات مانند سایهای بر زمین میافتد و به تدریج کمرنگ میشود.
هوش مصنوعی: تو پادشاه جهان هستی هستی، مانند خورشید که در مدار خود میچرخد.
هوش مصنوعی: به اندازه و با عظمت علی، با وجود دشمنان، امروز هر کسی هزار بار شکرگزاری میکند.
هوش مصنوعی: ای فلک بلند، در حضور تو هیچ زبانی نمیتواند سخن بگوید، چرا که از شرم چنان عجز و ناتوانی دارم.
هوش مصنوعی: در این چند روز از بیمهری و سختیهایی که متحمل شدهام، به قدری بوده که اگر بخواهم تمام آنها را بگویم، تو هرگز نمیپذیری.
هوش مصنوعی: به عکسالعملها و احساسات خود چه در ارتباط با دیگران و خانواده و چه به خاطر احساس شرم یا اندوه اشاره میکند.
هوش مصنوعی: از ابتدا مشخص شده بود که سرنوشت ما در ناآرامی رقم خورده است.
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر مشکلات اقتصادی و تنگدستی دچار سختی میشود، در حقیقت از زندگی شیرین و سرشار از vitality خود دور شده است.
هوش مصنوعی: شایسته و مناسب حال ما این است که بر ما رحمت و لطفی نازل کنی و بر ضعف و ناتوانیمان رحم کنی.
هوش مصنوعی: ما به خاطر گناهی که مرتکب شدهایم، اقدام به اصلاح و پشیمانی میکنیم، زیرا او که بخشنده و رحمان است، خواهان عفو ماست.
هوش مصنوعی: ما بیکسی و دور از هم هستیم، در شرایطی سخت و گیج و سرگردان به سر میبریم، از درد و رنج زمانه رنج میکشیم.
هوش مصنوعی: اگر در کارهای خود از روی نادانی به کسانی که یاری نمیکنند، کمک کنی، نباید دلسرد یا ناامید شوی.
هوش مصنوعی: حق و حقوق قدیمیمان را کنار بگذار، چون ما در نهایت تو را به خوبی خواهیم نگه داشت.
هوش مصنوعی: هر کس به ظواهر زندگی و امکانات زندگی تو دسترسی پیدا کرد، در واقع به نعمتهای تو و شرایط آسایش و راحتی آن نائل شده است.
هوش مصنوعی: اگر کسی خسته باشد و به خاطر عشق به سوارکاری، انگیزه ای در او ایجاد شود، انگار که آرزوی سواری او را به جلو می راند.
هوش مصنوعی: انتظار میرود که به خاطر بزرگواریات، از گناهان من بگذری و دعای من را بپذیری.
هوش مصنوعی: برای مردم نیشابور، آمدن تو در زمان خوشبختی و موفقیت، مایه شادی و خوشحالی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه نیکو سخن گفت یاری به یاری
که تا کی کشم از خُسُر ذل و خواری
دل من همی جست پیوسته یاری
که خوش بگذراند بدو روزگاری
شنیدم که جوینده یابنده باشد
به معنی درست آمد این لفظ باری
بتی چون بهاری به دست من آمد
[...]
ایا دیده تا روز شبهای تاری
بر این تخت سخت این مدور عماری
بیندیش نیکو که چون بیگناهی
به بند گران بسته اندر حصاری
تو را شست هفتاد من بند بینم
[...]
بتی را که بودم بدو روزگاری
جدا دارد از من بد آموزگاری
نداند غم و درد هجران یاران
جز آن کازموده است هجران یاری
اگر هرکسی طاقت هجر دارد
[...]
ز فردوس با زینت آمد بهاری
چو زیبا عروسی و تازه نگاری
بگسترده بر کوه و بر دشت فرشی
کش از سبزه پو دست وز لاله تاری
به گوهر بپیراست هر بوستانی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.