رفتی و حال دل از بسیاری غم درهم است
در چمن هر شاخ گل دور از تو نخل ماتم است
حرف بی مغزی بریزد گر ز نوک خامه ای
دلنشین ساده لوحان همچو نقش خاتم است
عذرخواهی چاره باشد خاطر رنجیده را
چرب نرمی زخم شمشیر زبان را مرهم است
گر ندانی خویش را داناترین مردمی
شعر خوب اکثر به نام مولوی لااعلم است
آرزوی مستی سرشارم امشب در سر است
گر همه پر می کنی پیمانه، ساقی! پر، کم است
شوخ ما را نیست جز در دامن وحشت قرار
چون شرار این شعله خو آغوش پرورد رم است
تا توانی در شکست دشمن سرکش مکوش
خار تا در پای نشکسته است آزارش کم است
ای جفا جو بر جوانیهای عشقم رحم کن
چهرهٔ خاطر هنوزم نو خط گرد غم است
نیستی بگزین که ره یابی به معراج قبول
شکل لابر دعویم آری دلیل سلم است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این متن از غم و اندوه ناشی از جدایی سخن میگوید. او احساس میکند دلش از غم در هم است و زیباییهای دنیای اطرافش، مانند گلها، تحت تأثیر نبودن معشوق به ماتم تبدیل شدهاند. شاعر به بیمعنایی حرفهای غیرعاقلانه اشاره میکند و اعتراف میکند که عذرخواهی میتواند زخمهای روحی را التیام بخشد. او میگوید که بهتر است در شناخت خود دقت کنیم، زیرا شعر خوب معمولاً به مولوی نسبت داده میشود. آرزوی مستی و خوشی در دلش است، اما درمییابد که ترس و نگرانی در زندگیاش سایه افکنده. شاعر از کسانی که به او جفا میکنند میخواهد به یاد جوانیهایش رحم کنند و او را در مبارزاتش تنها نگذارند. نهایتاً، او اشاره میکند که در مسیر جستجوی حقیقت و عشق، هر کس باید به مسیر خود ادامه دهد و انتخابهای درستی داشته باشد.
هوش مصنوعی: رفتی و دل من از شدت غم در هم ریخته است. در باغ، هر شاخه گلی که هست، به درست بودن تو به سوگ نشسته است.
هوش مصنوعی: اگر کلمات بیمحتوا از نوک قلمی خارج شود، مانند نقشی بر روی خاتم برای افراد سادهلوح است.
هوش مصنوعی: عذرخواهی میتواند راه حلی باشد برای دلهایی که آزرده شدهاند، همانطور که نرمی و لطافت میتواند زخمهای تیز زبان را تسکین بخشد.
هوش مصنوعی: اگر خود را نشناسی، دانای ترین انسانها را شعرهای خوب غالباً با نام مولوی میشناسند، اما من چیزی نمیدانم.
هوش مصنوعی: امشب در دل من آرزوی شادی و سرخوشی وجود دارد. اگرچه تو هرچقدر هم که جام را پر کنی، هنوز برای من کم خواهد بود.
هوش مصنوعی: ما شادی و شیطنت را فقط در دامن خوف و خطر مییابیم، زیرا مانند شعلهای که در آغوش حوریان پنهان است، سرشار از اشتهای زندگی هستیم.
هوش مصنوعی: هرگاه میتوانی، در برابر دشمن سرکش مقابله کن و نگذار او به تو آسیب بزند. زیرا وقتی که او شکست خورده و زمینگیر نشده، خطر کمتری دارد.
هوش مصنوعی: ای بیرحمی که با عشق بازی میکنی، بر روزهای جوانی و شیرینیهای عشقم رحم کن. هنوز چهرهٔ ذهنم پر از نشانههای غم و اندوه است.
هوش مصنوعی: انتخاب کن که وجود نداشته باشی، زیرا راه رسیدن به کمال و مقام بالا تنها از طریق پذیرش واقعیت و حقیقت است. در واقع، نشانهی صلح و آرامش همین ارتباط با حقیقت است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کان کونی اختیار زیرکان عالم است
مذهبی بس با نوا و حرفهای بس معظم است
هر که همچون بونواس اندر لواطه نصب شد
از غم نفقات و رنج کدخدایی بیغم است
مرد صادق جز به گرد کون سیمین کی خزد؟
[...]
یا رب این باغ ارم یا شادیاخ خرم است
یا رب اصطرخ است این یا چشمه سار زمزم است
عکس شاخ یاسمین بر آب اصطرخش ببین
راست گوئی اطلسی نیکو بگوهر معلم است
هر نسیمی کز ریاض راحت افزایش وزد
[...]
تاج بخش خسروان شاهی کز آب تیغ او
جویبار مملکت پیوسته سبز و خرم است
رای او را زین زر بر پشت صبح اشهب است
قهر او را داغ کین بر ران شام ادهم است
نجم سیار از شهاب تیغ او یک پرتو است
[...]
گرچه ماه نو به شوخی بی نظیر عالم است
لیک در خوبی ز ابروی تو بسیاری کم است
گرنه دزد نقد قلب ماست زلف شب روَت
از چه معنی اینچنین آشفته حال و درهم است
گوشهٔ خاطر بپرداز ای دل از سودای جان
[...]
هر پسر کو از پدر لافد نه از فضل و هنر
فی المثل گر دیده را مردم بود نامردم است
شاخ بی بر گرچه باشد از درخت میوهدار
چون نیارد میوه بار اندر شمار هیزم است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.