بیا کز روی ساقی وقت گل برقع براندازیم
ز عکس روی آن گلچهره گل در ساغر اندازیم
چو گیرد خواب مستی نرگس آن سرو گلرخ را
زگل بالین نهیم از فرش سبزه بستر اندازیم
بگیریم از سر خم خشت وز لای ته می گل
پی عشرت درین خمخانه طرحی دیگر اندازیم
ز بانگ چنگ و لحن ارغنون و نغمه بربط
فغان در طارم این گنبد نیلوفر اندازیم
صدای مستی ماتا همه آفاق را گیرد
ازین بام زمردفام این طشت زر اندازیم
اگر عقل نصیحتگر نهد بنیاد مستوری
به یک جرعه شراب تلخ بنیادش براندازیم
ز محرومیست دوری از حریم مجلس مستان
به هر حلیت توان خود را به آن مجلس دراندازیم
ترنم می کند واعظ چو می خوش نیست بی مطرب
بیا تا سرخوشان خود را به پای منبر اندازیم
نیارامیم چون کشتی درین دریا ولی هر جا
که والاگوهری یابیم آنجا لنگر اندازیم
فضای این شکارستان پر است از صید پرورده
چرا شبها ز همت بر شکار لاغر اندازیم
نشاید تشنه لب رفتن سوی جنت بیا جامی
که خود را پیش ازان از خم می در کوثر اندازیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر دعوت به خوشگذرانی و شادی در جمع مستان شده است. شاعر از زیباییهای طبیعت و میخواری سخن میگوید و پیشنهاد میدهد که از زیبایی گل و ساغر لذت ببریم. او همچنین به مزایای مستی و دوری از نگرانیهای عقلایی اشاره میکند و یادآوری میکند که از موسیقی و آواز هم بهرهمند شویم. در نهایت، شاعر بر این نکته تأکید میکند که به جای حسرت خوردن، باید از زندگی و لحظات خوش استفاده کنیم و در کنار دوستان به شادی بپردازیم.
هوش مصنوعی: بیا تا به خاطر زیبایی گل، پرده از روی ساقی برداریم و تصویر آن چهره زیبا را در جام بریزیم.
هوش مصنوعی: هنگامی که خواب مستی به چشمان نرگس میآید، آن سرو خوشچهره را از میان گلها برمیداریم و از فرش سبز به عنوان بستر استفاده میکنیم.
هوش مصنوعی: از بالای خم، خشت و گل را برداریم و در این میخانه، برای لذت و خوشی طرحی نو بریزیم.
هوش مصنوعی: با صدای چنگ، نغمههای ارغنون و آهنگ بربط، فریادی در آسمان این گنبد نیلوفری ایجاد میکنیم.
هوش مصنوعی: صدای شادابی و سرخوشی به قدری قوی است که تمام نقاط دنیاست را پر میکند. از این بام سبز و زیبا میخواهیم ظرف طلایی را به زمین بیندازیم.
هوش مصنوعی: اگر عقل بخواهد ما را نصیحت کند و به دنبال مخفیکاری برود، ما به آسانی با یک جرعه از نوشیدنی تلخی این پایه و اساس را به هم میزنیم.
هوش مصنوعی: به خاطر محرومیت از حضور در مجلس اهل دل، به هر راهی که بتوانم تلاش میکنم تا خودم را به آنجا برسانم.
هوش مصنوعی: واعظ وقتی که شراب خوش طعم نیست، میخواند و نغمه سر میدهد. بیا بدون ساز و آواز، بگذاریم کسانی که شادابند، در حضور منبر ما دل خوش کنند.
هوش مصنوعی: ما در این دریا آرامش نداریم، اما هر جا که الماس گرانبهایی پیدا کنیم، همانجا لنگر میزنیم و توقف میکنیم.
هوش مصنوعی: در این شکارگاه، همه جا پر از حیوانات صیاد شده است، پس چرا شبها تلاش خود را بر روی شکاری که ضعیف و لاغر است، متمرکز کنیم؟
هوش مصنوعی: نمیتوان با حال تشنه به سمت بهشت رفت، بلکه بهتر است قبل از آن که به مقصد برسیم، خود را با نوشیدن شراب از خموشی و خشکی رهایی بخشیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیا ساقی که بیخ غم به دور گل براندازیم
می گلگون طلب داریم و گل در ساغر اندازیم
سر رقص و سراندازی سرو و لاله را با هم
سهی سروی به دست آریم و در پایش سراندازیم
اگر از شوق جمال گل گرفته لاله جام مل
[...]
بگو تا چند خون دل به غم در ساغر اندازیم
ز هجر روی آن دلبر ز دیده گوهر اندازیم
به جان آمد دلم باری ز هجر یار غم خوردن
بیا تا خانهٔ غم را به یک جرعه براندازیم
اگر قد سهی سروش درآید در سماع امشب
[...]
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
[...]
بهاران گر به گلشن طرح جام و ساغر اندازیم
بیا این سقف بشکافیم و طرح نو در اندازیم
سیاهی گرانمایه غم که سازد وقت ما تیره
به یک برق شعاع جام بنیادش بر اندازیم
ز رعنایان دو رنگی تا بکی دیدن درین بستان
[...]
اماما پای نه تا آنکه در پایت سراندازیم
نثار خاک راهت را دل و جان و زر اندازیم
جهان تیره پر ظلم را از هم بیفشانیم
فلک را سقف بشکافیم و طرح دیگر اندازیم
یکی از عقل میلافد یکی طامات میبافد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.