برون آی از نقاب غنچه ای گل
که از شوق جمالت سوخت بلبل
چو گردد موعد دیدار نزدیک
نیاید دیگر از عاشق تحمل
به گشت باغ رفتم تا برآیم
دمی چون لاله خوش با ساغر مل
مرا شوق تو گریانید چندان
که شد پر خون ز اشکم دامن گل
ز بس نالیدم از فریاد مرغان
در اطراف چمن افتاد غلغل
جدا زان سرو قد و سنبل زلف
ندیدم قد سرو و زلف سنبل
چو مطرب لب ببست از نظم جامی
برآمد از صراحی بانگ قلقل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر از معشوق میخواهد که از پشت نقاب غنچهها بیرون بیاید، چرا که بلبل به خاطر زیبایی او سوخته است. با نزدیک شدن به موعد ملاقات، عاشق دیگر تحمل ندارد. شاعر به باغ میرود تا لحظهای شاداب و شبیه لاله را تجربه کند. اشتیاق به معشوق او را به حدی میسوزاند که اشکهایش دامن گل را پر از خون میکند. او از نالیدن پرندگان بهخصوص غلغل آنها در چمن ناله میکند و از قدا و زیبایی سرو و سنبل، حسرت میخورد. سپس، وقتی مطرب از نوازش ساز خسته میشود، صداهایی شبیه قلقل از صراحی برمیخیزد.
هوش مصنوعی: از پنهانیتی که به خود گرفتهای بیرون بیا، ای گل! چرا که بلبل به خاطر زیبایی تو، تمام وجودش را در آتش شوق تو سوزانده است.
هوش مصنوعی: زمانی که وقت ملاقات فرا میرسد، دیگر از عشقورزی و صبر عاشق خبری نخواهد بود.
هوش مصنوعی: به باغ رفتم تا لحظهای خوش مانند لالهها داشته باشم و مشغول نوشیدن شدم.
هوش مصنوعی: شوق و longing تو به قدری در من تأثیر گذاشت که اشکهایم آنقدر ریختند که دامن گل را پر از خون کردند.
هوش مصنوعی: به خاطر نالههای زیاد من از صدای پرندگان در اطراف چمن، صدای غلغله و شورو-shور به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: من هیچگاه قد بلندی مانند سرو و زیبایی زلفی چون سنبل را ندیدم.
هوش مصنوعی: وقتی که نوازنده سکوت کرد، صدای جویبار از درون ظرفی به گوش رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
الا یا خیمگی! خیمه فروهل
که پیشاهنگ بیرون شد ز منزل
تبیره زن بزد طبل نخستین
شتربانان همیبندند محمل
نماز شام نزدیکست و امشب
[...]
وگر نه کرده بودی چرخ مایل
بدین سان لختکی میل معدل
حرامم بیته بی آلاله و گل
حرامم بیته بی آواز بلبل
حرامم بی اگر بیته نشینم
کشم در پای گلبن ساغر مُل
به علم فلسفه چندین چه نازی
که باشد فلسفی دایم معطل
هزاران گونه مشکل بیش بینم
در آن زلفین مفتول مسلسل
ارکب حل شکل کل یوم
[...]
فلک در سایه پر حواصل
زمین را پر طوطی کرد حاصل
هوا بر سیرت ضحاک ظالم
گزید آئین نوشروان عادل
خزان را با بهار از لعب شطرنج
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.