درین مقرنس زنگارگون مینا رنگ
بر آبگینه ارباب همت آید سنگ
نهاد چرخ مقوس کج است همچو کمان
ازان نشسته به خاکند راستان چو خدنگ
کسی که گام درین بحر می زند پی کام
به کام می رسد آخر ولی به کام نهنگ
مبین غزاله گردون و مهر او هر صبح
که شب به کین تو خواهد گرفت شکل پلنگ
محیط دور افق گرچه قاف تا قاف است
بود چو دایره میم بر دل ما تنگ
زکس نمی شنوم بوی انس کاش افتم
برون ز مسکن مانوس خود به صد فرسنگ
به شهر نیست نوایی خوش آنکه راست کند
درای محمل جامی سوی حجاز آهنگ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیفاتی شاعرانه از طبیعت و زندگی است. شاعر به زیباییهای دنیا و همچنین به سختیهای زندگی اشاره میکند. او از زیباییهای آسمان و گردونهی آن صحبت میکند و میگوید که اگرچه دنیا زیباست، اما مشکلات و سختیها هم در آن وجود دارد. شاعر به این نکته اشاره میکند که به دنبال آن چیزی است که او را به خوشبختی برساند، اما ممکن است در نهایت به زیباییهای ظاهری، مانند دلفینی در میان دریا، برسد. او همچنین به تنهایی و دوری از محیطهای آشنا اشاره میکند و آرزو میکند که به جایی برود که در آن احساس راحتی کند. در نهایت، او از نبود صدای خوش و آرامش در شهرش شکایت دارد و به دنبال مسیرهایی جدید برای یافتن آرامش و خوشبختی است.
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و جذابیت یک مینا (ظرف شیشهای رنگین) که زنگار گرفته و بر روی شیشه تمیزی قرار دارد، اشاره شده است. همچنین بیانگر این است که افراد بلند همت و با اراده میتوانند از طریق نیکوکاری و تلاش، به دنیای زیباتر و روشنتری دست یابند. در حقیقت، این تصویر به تضاد بین زنگار و زیبایی، و همچنین به ارزش و اهمیت تلاش و همت در زندگی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف وضعیت و شکل جهان و زندگی میپردازد. میگوید که چرخ زندگی و سرنوشت به گونهای کج و خمیده است، مانند یک کمان، و افرادی که بر زمین نشستهاند، درست همچون تیرهایی هستند که از کمان پرتاب میشوند. به نوعی به ناپایداری و دشواریهای زندگی اشاره دارد و نشان میدهد که انسانها در این جهان دچار چالشهایی هستند.
هوش مصنوعی: کسی که وارد این دریا میشود، در نهایت به خواستهی خود میرسد، اما این خواسته میتواند به نابودی او نیز منجر شود.
هوش مصنوعی: هر صبح که شب به خاطر کینهاش به تو بیفتد، در آن حال میتوانی چهره زیبای گوزن آسمانی و نور خورشید را ببینی، ولی این زیبایی با خشم شب تحت فشار قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: هرچند که محیط دور و افق بسیار وسیع و بینهایت به نظر میرسد، اما برای دل ما همچون دایرهای تنگ و کوچک است.
هوش مصنوعی: از کسی بوی دوستی نمیشنوم، کاش میتوانستم از محل زندگی خود دور شوم و به فاصلهای بسیار دور بروم.
هوش مصنوعی: در شهر نشانی از خوشحالی و سرور وجود ندارد، مگر آنکه کسی با جامی در دست، به سوی حجاز سفر کند و دلها را شاد نماید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بکوه ساوه (ساده) ز تو مرگ بر نخواهد گشت
همی دراید در روی تو از آن آژنگ
اگر نخواهی بر دشت ساوه شو بنشین
وگر بخواهی درشو بقلعۀ بشلنگ
خدایگان جهان خسرو بزرگ اورنگ
بر آوردندهٔ نام و فرو برندهٔ ننگ
شَهِ ستوده به نام و شه ستوده به خوی
شهِ ستوده به بزم و شهِ ستوده به جنگ
چو آفتاب سر از کوه باختر بر زد
[...]
ز موج دریا این آبر آسمان آهنگ
کشیر رایت پروین نمای بر خرچنگ
مشعبد آمد پروین او ، که در دل کوه
چو وهم مرد مشعبد همی نماید رنگ
سپهر رنگین زو گشت کوه سیم اندود
[...]
شبی دراز، می سرخ من گرفته به چنگ
میی بسان عقیق و گداخته چون زنگ
به دست راست شراب و به دست چپ زلفین
همیخوریم و همی بوسه میدهیم به دنگ
نبیذ و بوسه تو دانی همی چه نیک بود
[...]
ایا فروخته از فر و طلعتت او رنگ
زدوده رای تو ز آیینه ممالک زنگ
بلند رای تو خورشید گنبد دولت
خجسته نام تو عنوان نامه فرهنگ
ز نور رای تو مانند روز گردد شب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.