در بزم ما که می رود از نقل و جام بحث
ای محتسب مکن ز حلال و حرام بحث
زان زلف و رخ که حجت دور و تسلسل است
باشد میان اهل نظر صبح و شام بحث
زان ماجرا که باده فرو ریخت از لبت
هر دم رود میان صراحی و جام بحث
منعم کنی ز رخ که بگو ترک بحث وصل
تا منع وارد است نگردد تمام بحث
با زاهد فسرده مگو شرح سر عشق
از نکته های خاص مکن پیش عام بحث
از لعل توست این همه غوغای ما بلی
از می رود به مجلس مستان مدام بحث
جامی حدیث لعل لبش گوی اگر کند
با منطق تو طوطی شیرین کلام بحث
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای بیلبت حرام بر اهل کلام بحث
عشق تو کرده در همه عالم تمام بحث
اشراقیان مدرسة عشق را بود
جز با زبان گوشة ابرو حرام بحث
سیمرغ معرفت نشود صید حرف (و) صوت
[...]
خلقی که می کنند به آب مدام بحث
هرگز نمیکنند به نان حرام بحث
بر لب نهند مهر خموشی هزار بار
بهتر که می کنند پی ننگ و نام بحث
یارب نگاه دار ز شر معاندان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.