شاهد بستان که چشمش نرگس و رویش گل است
سایه بر برگ گل او کرده شاخ سنبل است
مجمر فیروزه دان هر غنچه را کز گل در آن
آتشی افروخته از بهر داغ بلبل است
کوه و صحرا بس که می خوردند از جام سحاب
لاله ها بر رویشان افتاده زان می گل گل است
بس که از سبزه زمینها سبز شد هر پشته را
چوک کرده بختیی دان کز سقرلاطش جل است
طره شمشاد کش بسته گره دست صبا
آمده بر سر ز خوبان چمن چون کاکل است
تا کند بلبل به بزم گل مکرر قول خویش
از صراحی آن نه قلقل بلکه تکرار قل است
بر سماع شعر جامی بس که در وجدند و حال
در چمن افتاده از غوغای مرغان غلغل است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیباییهای طبیعت و عشق اشاره دارد. شاعر به توصیف یک گُل و شاهد بستان میپردازد که چشمانش شبیه نرگس و رویش همچون گلی زیباست. سایهای که بر برگهای گل او افتاده، نشانهای از عشق و زیبایی است. همچنین شاعر به تأثیر عشق بر غنچهها و بلبلان اشاره میکند و میگوید که گلها و لالهها تحت تأثیر شراب حیاتبخش آسمان به شکوفایی و سبزی رسیدهاند. در این بزم و شوری که در چمن و طبیعت به وجود آمده، بلبلها و مرغها به زیبایی سرود میخوانند و وجود آنها نشانهای از شادابی و نشاط عالم است. در کل، شعر به توصیف زیباییهای طبیعت و احساسات عاشقانه پرداخته و حس شادابی و نشاط را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: در باغ، کسی را میبینیم که چشمانش شبیه نرگس و چهرهاش مانند گل است. سایهای که بر روی برگ گل او افتاده، ناشی از شاخ سنبل است.
هوش مصنوعی: هر غنچهای که در این کاسه فیروزهای قرار دارد، آتش عشق بلبل نسبت به گل را در دل خود دارد.
هوش مصنوعی: کوه و دشت به قدری از باران سیراب شدهاند که گلهای لاله بر روی آنها شکفته و نمایان گشتهاند.
هوش مصنوعی: به خاطر رشد فراوان سبزهها، هر تپهای پر از سبزینی شده است، و این نشانهای است از خوششانسی و برکت.
هوش مصنوعی: موهای زیبا و خوشحالت دختری که نسیم آن را به حرکت درآورده، به مانند گرهی ظریف و دلفریب بر سر او نشسته است، و این تصویر به زیبایی چمنزار و گلهای آن اشاره دارد.
هوش مصنوعی: بلبل در جشن گل، بارها وعدهاش را برمیگرداند، ولی این بار از جام نمینوشد، بلکه به تکرار آواز خود میپردازد.
هوش مصنوعی: در خوشاحالی و شادابی شعر جامی، به قدری شور و حرارت وجود دارد که در باغ به خاطر سر و صدای پرندگان، فضا پر از غوغا و نشاط است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پای دل در کوی عشقت تا به زانو در گِل است
همّتی دارید با من زانکه کاری مشکل است
من ندانم کین دل دیوانه را مقصود چیست
کو همیشه سوی سرگردانی من مایل است
فیل محمودی فرو ماند اگر بیند به خواب
[...]
تا دلم در دست آن سیمین بر سنگین دل است
زیر پای من ز آب چشم و خون دل گل است
جز جفای من نگردد در دل سنگین او
بر ندارد سنگ خارا آنچه او را در دل است
نیست نرمی در دلش با دیده پرآب من
[...]
بار دل بر تن نهادن کار ارباب دل است
این که عیسی بار خر بر دوش گیرد مشکل است
ای عزیزان رهرو راه دلارام است دل
چون سبکبار است پیش از کاروان در منزل است
مرغ عرشی آرزوی آشیان دارد ولی
[...]
من خیال یار دارم، گر کسی را بر دل است
کز خیال او شوم، خالی، خیالی باطل است
چشم عیارش، به قصد خواب هرشب تا سحر
در کمین مردم چشم است و مردم، غافل است
عشق، در جان است و می، در جام و شاهد، در نظر
[...]
گرچه از باران دیده خاک آن کو پر گل است
پای عاشق در گل از دست دل از دست دل است
بنده را گر پیش خویش از مقیلان خوانی رواست
هر که رو در قبله روی تو دارد مقبل است
دل همه تن اشک خونین گشت و آمد سوری چشم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.