خیال خال لبت تخم مزرع امل است
هوای خط تو ختم صحیفه عمل است
اگر نه رقعه قتل من آرد از تو رسول
رسول قاصد جان رقعه نامه اجل است
زکات آن لب میگون به می پرستان ده
قبول خیر محال است اگر نه در محل است
می شبانه خمار سحر نمی ارزد
خوش آن حریف که مست صبوحی ازل است
به غیر نی که شد از خود تهی نمی بینم
درین زمانه رفیقی که خالی از خلل است
حریف باده گسار و ندیم نکته گزار
صراحی می ناب و سفینه غزل است
به وصف آن گل عارض مدام جامی را
چو غنچه دفتر رنگین نهفته در بغل است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت لب و دل میپردازد. شاعر به توصیف عشق و خوشیهای آن میپردازد و احساسات عمیق خود را نسبت به معشوق ابراز میکند. او لب معشوق را چون تخم مزرعهی امید میداند و چهرهاش را به عنوان ستارهای در شب توصیف میکند. همچنین به نقش شراب و باده در انس و دوستی اشاره میکند و بر اهمیت companionship تأکید دارد. در نهایت، شاعر از لحظات شاد و دل انگیز با دوستان و محبوبش سخن میگوید و خواهان پیوندی عمیق و بدون هیچ نقصی است.
هوش مصنوعی: تصویر خال لب تو، نشانه امیدها و آرزوهاست و عشق به خط تو، آخرین صفحه زندگی من را رقم میزند.
هوش مصنوعی: اگر پیام بر تو نامهای برای کشتهشدن من بیاورد، آن نامه نشان مرگ من است، نه پیامی از تو.
هوش مصنوعی: به بوسههای دلنشین لبان زیبا، باید به عابدان و مینوشان احترام گذاشت. اگر این کار انجام نشود، نیکوکاری در جایی که آن لبها هستند، ممکن نخواهد بود.
هوش مصنوعی: بهترین حالت این است که در میخانه، حال و هوای شب و مستی صبحگاهی را نچشانیم، چرا که خوشبختتر آن کسی است که همیشه غرق در شوق و خوشی روحانی و ابتدایی است.
هوش مصنوعی: در این زمانه فقط نی را میبینم که از خود خالی شده و دیگر هیچ دوستی را نمییابم که بدون عیب و نقص باشد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به وصف دو شخصیت میپردازد: یکی دوست یا همدمی که به خوشی و لذت بادهگساری میپردازد و دیگری کسی که به نکات زیبا و عمیق اشاره میکند. همچنین، شاعر از صراحی (پیاله یا ظرف شراب) و غزل به عنوان نمادهایی از شعر و هنر یاد میکند. این بیان نشاندهنده پیوند میان لذتهای دنیایی و زیباییهای هنری است.
هوش مصنوعی: توصیف آن گل زیبا و چهرهاش همیشه جاری است، همچنان که جامی در آغوش خود مانند غنچهای، کتابی رنگارنگ و پر از زیبایی را پنهان کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در این زمانه رفیقی که خالی از خِلَل است
صُراحیِ میِ ناب و سَفینهٔ غزل است
جَریده رو که گذرگاهِ عافیت، تنگ است
پیاله گیر که عُمرِ عزیز بیبَدَل است
نه من ز بیعملی در جهان مَلولَم و بس
[...]
چو در طریق ارادت نگار ما دودل است
به هر کجا رود از کوی یکدلان بحل است
ز چین به لوح جبینش هزار نقش خطاست
چه سود ازانکه رخش رشک صورت چگل است
ز لطف و قهر وی آسودگی نیابد کس
[...]
ز بحر چرخ به کشتی عمر صد خلل است
دواش بحر شراب و سفینه غزل است
می رقیق چو نقد حیات بیمثل است
بت شفیق چو عمر عزیز بیبدل است
به وصل او ندهم راه احتمال ای عشق
[...]
هزار حسن عبادت نه زشتی عمل است
متاع من دل مجذوب و مستی ازل است
یکی است نقد حکیمان و حسن نادانان
هر آن چه در کتب حکمت است در مثل است
کسی که گشته به تقلید آدمی سیر ت
[...]
بنای توبه ز ابر بهار در خلل است
می دوآتشه عمر دوباره را بدل است
ز شام تا دم صبح است وقت می خوردن
میان روز، بط می خروس بی محل است
کجاست ساغر می تا مرا کند بلبل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.